سلام من که شاعر نیستم ولی صبح که از خواب بیدار شدم ، انگار که به من الهام شده باشه، مدام این غزل رو زمزمه میکردم....گفتم چیزی که لقلقه ی زبونمه رو بنویسمش که شد این:
با احترام به شعرای عزیزِ بلاگر، علی الخصوص حافظ جان!
لازم به توضیح نیست که مصرع های آبی رنگ از حافظ شیرازیست و مشکی ها از من D:
یه چیزی میگن به این سبک شاعری. چی میگن؟ مشاعره؟ مشاجره؟ مناظره؟ مناقشه؟ مساعده؟ مناقصه؟ مزایده؟ مزایدات؟مناقشات؟مناقصات؟منتخبات؟مندرجات؟مندوبات؟منسوجات؟منصوبات؟منظومات؟منفصلات؟منقلبات؟منقولات؟منکرات؟منهیات؟مواجهات؟موازات؟مواسات؟مواصلات؟مواضعات؟موالات؟موجبات؟موجودات؟موضوعات؟موقوفات؟موهبات؟موهومات؟مهمات؟مهملات؟مؤاخذات؟مؤثرات؟مؤخرات؟مؤسسات؟مؤکدات؟مؤلفات؟مؤمنات؟مؤونات؟میسورات؟
حالا هرچی!!!
.
.
.
.
.
.
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
نزدِ دوربین هم که هستند، کارِ بد بد میکنند
در عجب ماندم که دیدم. link (مکث)حافظ اما گفته بود:
چون به خلوت میروند! آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
قوْتِ مردم را چگونه جیره بندی میکنند؟
حافظ از آقای مجلس یک سوال پرسیده بود
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند
گوییا باور نمیدارند روز داوری
چوب در آستین و تُنبانِ فریدون میکنند
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
گوییا باور نمیدارند که جدّی میکنند!
یا رب این نو دولتان را با خرِ خودْشان نشان
زیرِ دُمبَش را چو نکبتبار مُعَطَّر میکنند!
در خفا دستِ گدایی سوی مغرب؛(مکث) در نهان، D:
کاین همه ناز از غلامِ ترک و استر میکنند
ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان
استقامت، استواری، پافشاری میکنند
در تَوَهم، در خیالند چونکه با یارانه ها
میدهند آبی که دلها را توانگر میکنند
حُــسن بیپایان او چندان که عاشق میکُشد
در عمل « اَ » جای آن « اُ »، ذبحِ مردم میکنند
زمرۀ دیگر به عشق از غیب سر بر میکنند
بعضیا گفتند که نه. «از خاک بر سر میکنند»
بر در میخانۀ عشق اِی حسن! تسبیح گوی
گفتمت یکبار! جُزاین باشد، درآستین میکنند
صبحدم از عرش میآمد خروشی عقل گفت:
مهدی جان! بابا! عزیزم! عاقبت سر توی گونی میکنند