یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟"  گونه!!!
طبقه بندی موضوعی

۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاست» ثبت شده است

از تالار مستقیم اومدیم تو این خونه و الان 6 ساله که تو همین خونه مستأجریم. صاحبخونه منصف و مهربانی داریم که خیلی خیلی خیلی زیاد بخواد به ما فشار بیاره سالی 20-30 هزار تومن به اجاره اضافه کنه.

تنها مشکل ما تو این خونه، آبه.

پمپ آب ایراد داره. سیستم لوله کشی استاندارد نیست. نقطه ی قرار گرفتن پمپ و فاصله ش با کنتور هم سرشار از ایراداته. کلا وقتی که همه آب دارن ما نداریم. هرچی هم بهش میگیم، میگه نه هیچکس آب نداره. کلا آدمیه که نمیتونه و نمیخواد بپذیره که سیستم لوله کشی ایراد داره.

دیروز رسما احساس کردم دارم به یکی از نمایش های پت و مت نگاه میکنم. تقاضا کرده بود از شهرداری که یه تانکر آب بیارن. شهرداری هم آورد. گفت آقا چرا تانکرت اونور دنیاست؟ شلنگ ما نمیرسه. صاحبخونه هم از تانکر هزار لیتری ای که تازه خریده بود و پشت درِ حیاط بود پرده برداری کرد و گفت بریزید تو این. حالا تانکر هنوز نه شیر ورود داره و نه راه خروجی برای آب.

اون بنده خدا هم درِ تانکرو باز کردو هزار لیترو ریخت توش. داستان تازه شروع شد.

خودش و پسرش که امسال با رتبه ی دو رقمی، شیمی محض قبول شد و تو شهر خودمون دانشگاه دولتی درس میخونه،  افتادن به جون آب. یه شیلنگ کردن تو تانکر و شروع کردن به مکیدن. آب در شیلنگ جریان پیدا کرد و تا اومد بریزه رو زمین، شیلنگو تا کردن تا جلوی هدر رفتِ آبو بگیره. بعد بابائه لوله ی پشت کنتور آبو باز کردو شیلنگو فرو کرد تو لوله و رفت پمپ آبو روشن کرد تا آب از این تانکر کشیده بشه به اون تانکر. شاید هرکی جای من بود شکمشو میگرفت و میخندید ولی من داشتم حرص میخوردم بعد از سیزده روز بی آبی تازه به سرش زده که این کارو بکنه و بعدش هم که اینطوری عمل کردن. رفتم تو حیاط میگم چی کار میکنی حاجی؟ میگه نمیبینی؟ میگم مشکل از جای دیگه ست باید اونو حل کنی. میگه نه مشکلی نیست حله. نگران نباش. یه نگاه کردم دیدم شیلنگو از پشت کنتور کرده تو لوله. میگم چرا اینطوری؟ میگه چیه مگه؟ میگم خوب الان عین هزار لیترو داره برات کنتور میندازه که. یه کم سرشو خاروندو گفت. عیب نداره عوضش داریم به آب میرسیم. گفتم واقعا نظرتون همینه؟ گفت درمورد چی؟ گفتم هیچی. و رفتم تو.

شیلنگ به خاطر قطر کمش جواب نداد و مجبور شدن مثل قدیم، با سطل آب بکشن و ببرن اونور حیاط بریزن تو اون یکی تانکر.

همسر میگه برو دوتا داد سرش بزن بگو خسته شدیم از این بی آبی. میگه برو یه خودی نشون بده. برو بگو فلان و برو بگو بهمان و ....

میگم من زود جوش میارم برم یه چی میگه دعوامون میشهها . میگه خوب بشه. میگم اگه تو دعوامون قاطی کنه و یهو بگه پاشید از خونم برید چی کار کنیم؟

میگه خوب میریم. میگم تو نمیدونی که با این پول پیش و این اجاره، تو یه روستا هم نمیتونیم خونه بگیریم؟ بذار سکوت کنیم تا یه وقت از دستمون شاکی نشه. یه جوری با این آبا سر کن. بلکه هم درست شد.

(این شبیه همه چی بود. شبیه غر زدنهای یه بچه جلوی ننه باباش. شبیه شکایت. شبیه گله کردن. شبیه درد و دل. شبیه یه چیزِ نسبتا خنده دار. شبیه یه چیزِ نسبتا گریه دار. شبیه اراجیف. شبیه خزعبلات. شبیه همه چی بود. واسه همین انقدر مزخرف شد ببخشید. ولی واقعیت داشت)

۲۱ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۱ ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۵۲
میرزا مهدی

به بیان امیرالمومنین(علیه السلام): «چهار چیز دلیل برگشت (روزگار و اوضاع و احوال دولت ها و حکومت هاست)، بدی تدبیر و زشتی تبذیر و کمی عبرت گرفتن و بسیاری مغرور شدن»


در اندیشه حضرت علی(علیه السلام) هیچ خطری برای جامعهٔ اسلامی، همچون خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت یا کم صلاحیت نیست. آن حضرت در نامه ای به مصریان که به مالک اشتر فرستاد، هنگامی که او را حکومت آن سرزمین گمارد، چنین هشداری داده است: «من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» 
(نهج البلاغه: نامه ۶۲).




تو رو خدا از ارسال پیامک های مسخره و طنز و بی معنی به دیگران، همچون روز پدر مصادف است با روز جوراب، روز پدر یعنی بازار گرمی شانه های جیبی و از این قبیل، خودداری کنید. روز پدر ، در واقع روز ولادت حضرت علی علیه السلامه. عظمت، شأن و مقام ایشونو پایین نیاریم تا عظمت و شأن و مقام پدرانمان را هم حفظ کرده باشیم.


عید میلاد مولی موحدین امیر المومنین علی (ع) را بر همه ی شیعیانِ جهان مخصوصا دوستان عزیز وبلاگیَم و مخصوصا تر جنس ذکور و مخصوصا تر تر پدرانِ حاضر، تبریک عرض مینُمایم.





یک مسئله لازم: از دوستانی که بابت پُست قبل رمز خواستند و ندادم، واقعا عذر میخوام. واقعا و واقعا و واقعا عذر میخوام. نمیدونم چی بگم. هیچ توضیحی ندارم. شرمنده
۱۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۳۰
میرزا مهدی

مردم غارتگر شدن بخدا.

مردم یعنی من. تو . همه. 


یه وقتایی وقتی نزاعی صورت میگرفت یه عده میرفتن وسط و جدا میکردن و میانجی‌گری میکردن و ته تهش دوتا مشت هم میخوردن . ولی نتیجه‌ش مطلوب بود. حالا درسته یه زمانی اومد که وقتی نزاعی صورت میگرفت مردم فقط می‌ایستادن و نگاه میکردن، و اینکه یه زمانی شد که مردم با گوشی هاشون فیلم میگرفتن، ولی الان دیگه اینطور نیست. وقتی نزاعی صورت میگیره، مردم همه میریزن وسط و شروع میکنن به زدن هم دیگه. حالا سر پیازن یا ته پیاز، نه خودشون میدونن و نه خُداشون.

الان وضعیت مملکت ما شده همین. (خسته شدیم از بس غُر زدیم ولی چه کاری جز غُر زدن از دستمون بر میاد)  


یادمه یه سریالی پخش میشد به اسم دکتر قریب. قسمت اول یا دومش نشون میداد تهران قدیم قحطی شد و مردم ریخته بودن تو مغازه و حجره ها و تا میتونستن دزدی میکردن و صاحب مغازه و حجره هم نه میتونست کاری بکنه و نه کاری از دستش بر میومد. پس خودش هم یه کیسه میذاشت رو دوشش و دِ برو که دَرّی.

یا مثلا نمیدونم کیا سنشون میخوره به جنگ و زمان جنگ. اون روزایی که تهرانو موشک بارون میکردن، مخصوصا اون آخرا، که دیگه نمی‌ترسیدیم و فرار نمیکردیم بریم تو پناهگاه ها، دوتا محل اونور تر که موشک اصابت میکرد، همونطور بازی رو رها میکردیم و پابرهنه میرفتیم ببینیم کجا رو زدن و اتفاق امروزمون چه شکلیه. تو این رصد های کودکانه از موشک بارون با چشممون میدیدم که مردم میریختن تو مغازه ها و غارت میکردن. یعنی اصلا براشون مهم نبود که اون بابای خواربار فروشی که مال و اموالش به فنا رفته، چه حالی داره وقتی میبینه دارن مغازشو خالی میکنن. ما هم بیکار نمی‌ایستادیم می‌دویدیم تو بقالی ها آدامس و آبنبات و لواشک می‌دزدیدیم. 

کی به کی بود؟

ولی حالا امروز اونطوری نیست. مردم مُدرن شدن. میشینن تو مغازه هاشونو از این وضعیت خیلی متشخص و جِنتلمَن سوء استفاده میکنن و دیگه هم لازم نیست بریزن تو خیابونا و مغازه ها رو غارت کنن. مردم خودشون دست به سینه میان تو مغازه و غارت میشن و با خوشحالی و خرسندی و رشایت، از مغازه ای که غارتش کرده، خارج میشن.

این مردم یعنی من.تو. همه.


طرف کارت ملی میگیره گوشت دولتی بده کیلویی 47000 تومن. تهش در میاد گوشت سگ توزیع میکرده. (تو مشهد)

میری آب‌معدنی بگیری میگه دو و پونصد. میگی روش نوشته دو هزار  تومن میگه نمیخری نخر. یکی دیگه میاد میخره.


رحم و مروت از میان رفته. یعنی مثلا همه اینا رو میشه انداخت گردن آمریکا؟ ترامپ؟ روحانی؟ احمدی نژاد؟ میشه دیگه. میشه . میشه.

۱۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۴۵
میرزا مهدی

میگه: علت قاچاق ارزانی است، وقتی جنسی در داخل ارزان است و در خارج گران، خود به خود قاچاق آن به خارج صورت می‌گیرد. به‌عنوان مثال چون الان گوشت در عراق گران‌تر از ایران است، از کشورمان به آنجا قاچاق می‌‌شود. درباره قاچاق بنزین نیز همین موضوع مصداق دارد. link

۶ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۲۵
میرزا مهدی

۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۰۹
میرزا مهدی

داستان جماعتی که صف طولانی بسته بودند برای دیدن  آن سوی سوراخِ دیوار را شنیده‌اید؟  

الان شنیدید.

نفرات جلویی از سر و کول هم بالا میرفتند بلکه بتوانند سریعتر از دیگری آن سوی سوراخِ دیوار را ببینند. فردی از راه میرسد و میگوید، آنطرف چیست؟ یکی از جماعت میگوید: ما خودمان سالهاست که نفهمیده‌ایم . تو نیامده میخواهی بفهمی؟

فکرم را مغشوش کرده است.

عنایت داشته باشیم قیمت گوشت قبل از برجام 35 هزار تومان بود و با برجام و FATF سه برابر شد. گوشت مخلوط با INSTEX  و دمبه و سیرابی و شیردان چند؟!


مطلب مرتبط: دستش به خیک شیر بنده



۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱ ۱۵ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۵
میرزا مهدی

الف:نرخ تورم گوشت قرمز در بهمن 97، نسبت به بهمن 96   حدود 76/5 درصد افزایش داشته. {منبع:مرکز آمار} 


فکر کنم همینطور پیش بره تا چشم انداز 1400 گوسفندا ما رو بخورن برامون به صرفه تر باشه؟ والله



ب: پاکستان به چین الاغ صادر میکنه. یعنی پاکستانیا با الاغاشون هم تجارت میکنن 

اونوقت اینا سرشونو میبُریم میدن به خورد ملت 

ملت هم میخورن و حالشو میبرن و هضمش میکنند و بدون هیچ فائده ای دفعش میکنن.

از الاغ هم شانس نیاوردیم.

۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۴۱
میرزا مهدی

زنی شغلش شیره فروشی بود. جانش به لب میرسید تا  شیره‌ی انگور به عمل بیاورد. روزی دو خیک بزرگ شیره روی الاغ محترم انداخت و از دِه به طرف شهر حرکت کرد تا به بازار ببرد و بفروشد و حوائج خود را خریده ، بازگردد.

همین که از دِه دور شد و به بیابان رسید، مردی به او رسید و گفت: "شیره هایت را میفروشی؟" گفت: "آری" مرد یک خیک را از روی الاغ برداشت و سرش را بگشود و انگشتی از آن به رسم امتحان چشید  و خیک را همچنان سرگشوده به دست زن داد. سپس خیک دیگر را پایین آورد و سرش را باز نمود و شیره اش را چشید و آن را نیز سرگشوده به دست زن داد. و چون دو دست زن را بندِ دو خیک سر گشوده ساخت، در او در آویخت و زن نیز بر اثر سوق طبیعت و یا برای حفظ شیره ها، ممانعتی نکرد و تسلیم شد تا وی کام دل برآورد.


حالا نمیدونم وضع این مملکت روز به روز داره بدتر میشه برای چیه؟ برای همینه که دست آقایون به خیکِ شیره بنده و میخوان چیزی که عمل آوردن یا میخوان به عمل بیارن، به فنا نره که حواسشون به باقیِ موارد نیست، یا اینکه بر اثر سوق طبیعت دارن حالشو میبرن و تو فضان....


خیک این شکلیه

۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۷ ، ۰۸:۳۸
میرزا مهدی

افلاطون گفته‌است: 

باید افرادی از طبقه ای برگزینیم و از میان افرادِ آن، دولت‌مردان حرفه ای تربیت کنیم. بنا براین طرح، افراد طبقه‌ی حاکم در هر جامعه‌ی عدالت خواه باید مردانی باشند از بین فرزانگان و خردمندان که در فن حُکم‌‌رانی "کارآموزی" کرده‌اند. باید ایشان را از طریق "اصلاح‌ نژاد" بار آورد و پَروَرد.

حکومت، هنر ویژه‌ایست که صلاحیت در آن، مانند هر پیشه‌ی دیگری فقط با آموزش به دست می‌آید و جز این راهی ندارد.

در شهرهای ما فلاسفه باید پادشاه باشند و افرادی که اینک پادشاهَند باید همچون فیلسوف‌های راستین در جستجوی حکمت برآیند تا بدین‌گونه قدرت سیاسی و حکمت عقلانی به هم پیوند بخوردند.

تا چنین روزی فرا نرسد، شهرها، و به گمان من تمامی نژاد بشر، از دردسر نخواهد رست.

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۱۳
میرزا مهدی

سید محمود طالقانی در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در مورخ ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ گفته‌است: خصوصیت انقلاب اسلامی اینست که ما رهبران مذهبی هیچ داعیه حکومت برای خودمان نداریم و نمی‌خواهیم حاکم باشیم. انقلابی است که از همه مردم شروع شده و برای همه است و هیچ حزب و جمعیت و فردی حق این را ندارد که در این انقلاب سهم بیشتری را برای خود قائل باشد و از این جهت حکومت را در انحصار خودش دربیاورد.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۰۰
میرزا مهدی