یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟"  گونه!!!
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

رفته بودیم نمایشگاه کتاب. دسته من بودم و جمعی، باجناقم. ازاونجایی که من کتابهامو یا میپیچونم ازدیگران و یا هدیه میگیرم، در نمایشگاه پارسال نقشِ حمالِ محترمی را برای باجناق فرهیخته، ایفا میکردم که از بدِ روزگارش اون سال باجناقش تصمیم داشت یه تُن تاب بخره.

واقعا هم کتابها این روزا دیگه کیلویی شدن. 

"آقا دو کیلو کتاب بدید- برای چه سنی؟- مهم نیست میخوام بپیچم دور سبزی"

چندی پیش که نوروز شد و باجناق هم عادت داره به همه کتاب هدیه بده، به من هم یه کتابی از میان اون یه تُن کتابی که براش حمل کرده بودم، هدیه داد که حاضرم دست روی قرآن بذارم که خودش لای اون کتابو هرگز باز نکرده.

کتاب "یونگ شناسی کاربردی" 

فلسفه خونها میشناسنش.

نشستیم به خوندن کتاب. پیشگفتار. مقدمه. درباره یونگ. درباره نویسنده. درباره کتاب. یه عالمه درباره خوندیم و بعد رسیدیم به وسط کتاب و اصل ماجرا. آقا مگه ما میفهمیدیم چی میگه؟ یعنی اگه من معنی یه جمله ی کتابو فهمیدم، شما اسمتونو عوض کنین.

خلاصه کتاب تموم شد. 

همسر هم طبق عادت  خلاصه ای از کتابایی که میخونمو میپرسه و تصمیم میگیره که بخونه یا نه، منم اون قسمتی که درباره یونگ بود رو براش تعریف کردمو گفتم رمان قشنگیه بخونش. بنده خدا شروع کرده به خوندنش. 

همین دیگه. خواستم بگم معلم های بیان سالگرد شهادت جناب مطهری بر شما مبارک.


دیروز رفته بودم تو یه مدرسه برای عکاسی. یعنی چی که دیگه الان همه شِنِل فارغ‌التحصیلی میندازن رو دوششون. فارغ التحصیلیِ  پیش دبستانی. اول دبستان. ششم دبستان. نُهُم دبستان و... خوب دیگه طرف وقتی لیسانسشو میگیره که دیگه براش جذابیتی نداره پرت کردن اون کلاه فارغ التحصیلی...
آره رفته بودم مدرسه و دیدم اون گوشه، تهِ تهِ حیاط تو یه باغچه ی کوچولو یه بچه داره با یه خاک انداز آلومینیومیه کثیفِ بی دسته، باغچه رو شخم میزنه. رفتم کنارش میگم تو آفتاب چی کار میکنی؟ مگه کلاس نداری؟ گفت: معلم تنبیهم کرده گفته باید باغچه رو بیل بزنم.
معلم عزیز! شما هم روزت مبارک.

از صف پمپ بنزین ها هم بگم؟
۲۷ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۰۳
میرزا مهدی