یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟"  گونه!!!
طبقه بندی موضوعی

آدم است دیگر انقدر به دنبال خوشبختی از اینجا به آنجا و از آنجا به اینجا میرود که هرکس در آن ساعت از اینجا به آنجا و از آنجا به اینجا برود اورا در حال رفت و آمد از اینجا به آنجا و از آنجا به اینجا میبیند

+++++

یه زیر خاکیِ دیگه. یه زمانی هم مینی‌مال مینوشتیم. ای تُف به این گذرِ زمان link


نظرات  (۳۱)

۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۰:۲۳ بهارنارنج :)

چقدر مفهومش عمیق بود!

برگاااااام

پاسخ:
داشتی راجع برگا حرف میزدی D:
چه عجب قدم رنجه فرمودیD:

یادش به خیر کلوب اصلا این زیر خاکی خیلی زیر خاکی بود اینجااا رو فراموش کرده بودم کامل  رفتم به سالهاااای دور 

 

جمله فلسفیتونم از بس از اینجا به اونجا رفت معلوم نشد داره گجا میره 

 

پاسخ:
خورد به دیوار.. آره یادش بخیر. متأسفانه این هم با اون ایمیل قبلیمه.....

قیافشو

پاسخ:
موهامو نیگا:)))

نخوره تو ذوققت ولی دقیقا تیکه ام به همونا بود 

بدم میاد از مرد مو بلند :/ 

پاسخ:
منم بدم میاد از هرکی که بدش میاد از مردِ مو بلند. D:

کلوب نه بودم و نه می دونم چی هست 

الانم نفهمیدم تو اون صفحه چی به چی بود 

پاسخ:
همون بهتر که متوجه نشدی. ما هم نفهمیدیمش

می دونید یه برهه قرار بود کلوپ حذف بشه؟

ما کلا فنا رفته به دنیا اومدیم نیاز به اینجا اونجا رفتن نبود حتی!:)

پاسخ:
ما مثل توپ پینگ پونگ بودیم کافی بود فقط یه بار یکی هُلمون بده. باقیش دیگه به دست طبیعت بود و شدت ضربه ی اون ضربه زن اولی.
آره چون گفتن میخواد حذف شه خیلی ها ازش دور شدن

برو کنار بذار باد بیاد :) 

مردو چی به موی بلند 

اونم افشون 

دیگه چی? 

 

وای خدا حسم واقعا بده 

البته یه عکسم تو کوهسنگی داشتی روم نشد بگم 

 

فکر میکنم من موهام بلند نمیشه بعد چشمم می خوره به این مردهای موبلند کم بدم میاد دیگه دوبله هم بدم میاد

پاسخ:
الان چون موهات نقص فنی دارن باید به زلفان پریشون آقایون گیر بدی؟ والله . همینطوری جلوتو نگیریم پس فردا میخوای بگی دیگه ابروهامونو هم بند نندازیم دیگه:))))))) چشم الان میرم کوتاه میکنم

کلوب؟!!!!!!!!!!

عجب دورانی داشتیم اونجا!! هرچند من بازم گاهی به اونجا سر میزنم و هنوز برام عتیقه نشده :))))

پاسخ:
من واقعا نمیفهمم. از برنامه کودکهای دهه پنجاه حرف میزنم ، تو دیدی. یه خاطره از ناصرالدین شاه مینویسم تو هم اونجا بودی.:))) ببینم با (ا.جَ) نسبتی داری؟ D:

پلازیل و اوندانسترون و گرانیسترون با هم لطفا! 

یه ظرفم بدین که الان بالا میارم همه جا کثیف میشه 

پاسخ:
do not take it seriously

ها؟؟ من چرا نفهمیدم اولی چی شد؟:|

ولی عنوان رو قبول دارم :/

پاسخ:
اصل قضیه همون عنوانه فرشته...

بهم نمیخوره قدیمی باشم عایا؟! :))

پاسخ:
چرا چرا اما به شرط ا ینکه یه نیمچه علاقه ای هم به لینچان نشون بدی. :))

راستی ابروهاتونو چیکار می کنین? :)))))

پاسخ:
واکس میزنیم

حس پیری بهم دست داد با پستتون. از اون حس ها که به نظر آدم، واسه همه چیز و همه کار دیر شده...

پاسخ:
دوست خوبم! دوستِ قدیمی! دوستِ پایدارِ من! تازه بعد از این همه سال حسِ پیری بهت دست داده؟ 
یه کم دیر نشده آیا؟ #آشتی_با_آینه :)))

خب متاسفانه عنوان رو بارها تجربه کردم :|

پاسخ:
همَمون تجربه کردیم... 

همون جنگجویان کوهستان؟! اگه بگم اونو هم دیدم چی؟! :))

پاسخ:
میدونم دیدی؟ :)) منظورم علاقه ت به کره ای هاست... :))

خب آره یکیه کلی تجارب متفاوت داره تو زندگیش و به نظرش میاد که سال ها زندگی کرده. یکی مثل من که سال هاش مثل هم گذشته بدون اندک تغییری یا تفاوتی، متوجه گذر زمان نمیشه.

یهو با تلنگری فقط شماره سال های رد شده میاد جلو چشمش و حس میکنه پیر شده!

پاسخ:
بالاخره من هم شصت هفتاد سال دیگه پیر میشم:))

علاقه که از اول داشتم و چیز جدیدی نیست... من عاشق اوشین و هانیکو هم بودم حتی :))

پاسخ:
سریال خانواده حاج لطف الله رو یادته؟ :|
۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۲:۰۴ امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ

ای تف به ذات این کلوب

لامصب نصف فساد اینترنت مال این کلوب بود

پاسخ:
:| 
:))
الان که فکرشو میکنم ، من تو هر سوراخی که این شبکه های مجازی داشتن، سرک کشیدم:)) هم سن و سالهای من الان یا تو مریخن یا مشتری و یه جایی تو فضان و دارن علم رو پیش میبرن.

حاج لطف الله؟! الکیه؟! :))

پاسخ:
خوب خدا رو شکر... یه چیزی رو ندیدی.:))

اسمشو بزار فلسفه ی ترافیک ( آمد و شد ) !

پاسخ:
عجب ایده ای. مرسی.:) 
۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۲:۲۸ بهارنارنج :)

میام میخونما..

نمیدونم چی بگم..

یا مینویسم و به خودم میگم حالا که چی؟:|

پاسخ:
 حضورت احساس میشه در هر حال نگران نباش اینجا خودش یه خوب که چیِ محضه

چه‌چیز باحالی بود!

پاسخ:
درس پس دادیما

جوابی که به ام شهرآشوب دادید یا این شعره افتادم که میگفت

هم سالهای من پروانگان شدند جستند از این قفس گشتند پریدنی 

چقدر گفتگو با@ بی نام نوستالژیک بود رفتیم به عصر پارینه سنگی 

نمیدونم یهووو چرا یاد سریال کفشای میرزا نوروز افتادم 

پاسخ:
آره واقعا میرزا نوروز و کفشهاش از قلم افتاده بود:))
۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۳:۰۱ شارمین امیریان

سلام.

یه زمانی انقد دلم میخواست بدونم آقایونی که موی بلند میذارن تفکرات و جهان بینی شون چیه!!! برام موجودات عجیب غریب خاصی بودن که با شگفتی نگاشون میکردم و مطمئن بودم دنیای متفاوت و ناشناخته ای دارن! مخصوصا اونا که دم اسبی میبندن😂

پاسخ:
کاری به اونا که دم اسبی میبندن ندارم ولی من زورم میاد ماهی، حتی دو یا سه ماهی بیست هزار تومن پول سلمونی بدم. برای همین خودم هر از گاهی یه کم قیچی بازی میکنم:)))) عید به عید هم میرم تا بیخ کوتاه میکنم.... اینطوری. :D

مرحبا به استاد شما دیگه!

پاسخ:
دَم شما گرم
۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۶:۴۹ یک مسلمان ...

میزا...

تنها چیزی که به ذهنم می رسه اینه که بگم:

پیر شدی...ما رو هم داری پیر می کنی! 

نمی خوای بری؟ نمی خوای تموم شی دیگه؟ :))))

پاسخ:
چرا چرا تو راهم

من این رو یادم نمیاد. قبل مسنجره؟

پاسخ:
نه بابا. منظورت یاهو مسنجره؟ نه. اون که از زمان بنی اسرائیل فعالیت داشته:))
ولی خوب همزمانی هم داشتن با هم.... کلوب سال 83 راه اندازی شد و یه چی تو مایه های توئیتر و فیس بوک بود. ولی چون داخلی بود اینا تونستن مدیر یا ادمینش رو به صلیب بکشن و سال 89 به گمانم فیلتر شد و بعد از یه سال هم از فیلتر دراومد. همین که از فیلتر دراومد مردم اعتمادشونو از دست دادن و رفتن سراغ فیس بوک و توئیتر. :))الان که فکر میکنم میبینم من فیس بوک و توئیتر هم داشتم:))
ولی همون کلوب و من سال 92 با هم آَنا شدیم. زمانی که فقط یه آدمِ بیحال و خنثی و گوگولی مثل من توش میچریدن.... 

صبحی اینو خوندم،

نفهمیدم چی گفتین.

رفتم عصری به نیت شادی روان با رفقا یه اختلاطی کردم، ولی...

الان با دهانی صاف شده برگشته م و با تک تک سلول هام درک کردم چی گفتین...

پاسخ:
یعنی حتما باید اتفاق بیفته تا بفهمیم؟:)))) ببینم دهنتو:))

چقدم دختر کُش بودید :))

پاسخ:
برو آسِد جواد دست بردار. عه :))
۱۰ آبان ۹۸ ، ۰۱:۲۳ صـــا لــحـــه

یعنی فقط این کل کلِ شما و پاییز!

 

خیلی باحال بود...

پاسخ:
خیلی هم ارادت دارم به ایشون....

اونم صاف می‌شه واقعا 🤦

پاسخ:
آره واقعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی