آینۀ گناهکار (ذهن خوانی 3)
به نام خدا
سلام
میخوام این مطلبم رو مثل یک سوال مطرح کنم. اما هنوز معلوم نیست علامت سوالِ مذکور، قراره کجای مطلبم جا خوش کنه.
و اما....
جمعه برای بخشی از رسم و رسوماتِ باقیمانده از مراسم عروسی در روستاهای مازندران، به یک حمام عمومی رفتم. بله حمام عمومی.
رسم بر این بود که دوستان داماد، داماد رو به حمام ببرند و به صورت نمایشی سر و صورتشو اصلاح کنند و بشورند و صافکاری های لازم رو انجام بِدَن و بعد تحویل خانواده ش بِدن تا رخت دومادی تنش کنن و بفرستنش سمت عروس و باقیِ ماجرا که من کاری به اونها ندارم.
داخل حمام قرار بود من از بخشی از فعالیتشون فیلم بگیرم. چون حین قرارداد طی کرده بودیم و بنا بر این بود تا جایی که دوربینم آسیب نبینه، کارشونو انجام بدم.
در حین کار، متوجه چیزی شدم. حدودا 30 نفر از دوستان داماد که همه تقریبا هم سن و سال بودند حضور داشتند. همه لخت و عریان بودند و توجه منو به خودشون جلب میکردند. خودشون نه. خط و ردِ چاقو و زخمه هایی که روی تنشون بود.
بله. یک تعداد از این دوستان که اتفاقا چهره های خیلی غلط انداز و خشنی هم داشتند، روی تنشون تاتو(خالکوبی) های مختلف و بزرگ، و جای چاقو و رد زخم های عمیق دیده میشد. همه ی این دوستان روی صورتشون رد چاقو خود نمایی میکرد. همه ی اونها چهره هایی استخوانی و موهای خیلی کوتاه چتری و پیشانی های کوتاه و چانه های کشیده و گونه های تیز در امتداد خطِ چشم تا نزدیکی های گوش، داشتند.
ولی دوستان دیگری که در کنارشون بودن و بدنشون عاری از هرگونه جراحات بود، برعکس اون دوستان، چهره هایی بشاش و تُپل و گوشتی و ..اصلا انگار استخوان بندی جمجمه شون با اون کی ها فرق داشت. نگاشون که میکردی و میخواستی مقایسه کنی انگار به فرزندان ملکه الیزابت در مقابلِ کارگران معدن ، لاغرو و استخوانیِ لهستان در زمان جنگ جهانیِ دوم نگاه میکردی. جالب و نکته ی قابل توجه این بود که نه اون دست از دوستان بدون جراحات بودن و نه اون یکی از دوستان، دارای حتی یه خالکوبیِ کوچولو....
(فکر کنم جای سوالم اینجاست)
شما که سواد دارین و دستتون از دور روی همه ی آتشها هست، به من بگید، یعنی آینه میتونه این جنایتو انجام داده باشه؟
مثلا اینکه آدمها وقتی تو آینه خودشونو خوش سیما یا بد چهره میبینن، در نوع رفتارشون و شکل گیری شخصیتشون، تاثیری داره؟
خود من وقتی تیپ اسپرت میزنم و زمانی که خیلی رسمی و با کت و شلوار میگردم، کاملا متفاوت رفتار میکنم. یا مثلا اگر به هر بهونه ای بیشتر از سه روز یه دوش نگیرم و با موهای ژولیده از خونه بزنم بیرون، اون آخرین تصویری که از خودم دیدم روی رفتارم در خیابان و محل کارم تاثیر میذاره. و یا مثلا دیدم آدمهایی که در مکانهای رسمی که تیپشون رسمیه و قبلش هم یه سلمونی رفتن و یه سشوار و چه میدونم ادکلن خیلی خوبی هم زدن، کاملا رفتارشون با اون روزی که تو گِل داریم دست و پا میزنیم و کار میکنیم، متفاوته.
نکته: همه ی این دوستان وقتی که در محفل دوستانه ی خودشون بودند، یک دست بودند و اصلا هیچ شرارت و همینطور هیچ معصومیتِ بیش از حدی در هیچکدومشون دیده نمیشد. اما دور از این محفل، هر کدومشون یه دنیای دیگه ای داشتند که به نظر میومد تقسیم شده بود به معصومین و اشرار.
لطفا اگر نظری یا تجربه ای و یا حتی دیدگاه کارشناسانه ای دارید بفرمایید. تصمیم دارم به صورت جدی روی این مسئله مانور بدم و کار کنم.
(پرگویی کردم ببخشید)