یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟"  گونه!!!
طبقه بندی موضوعی

از اونجایی که عُقده ای هستم، خدا پیشگیری کرده...

چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۲۴ ق.ظ

به نام خدا

سلام!

امروز ساعت 9 صبح رادیو ایران.

گزارشگر از افرادی در خیابان سوال میپرسه که شما بچه دارین؟ (بله) چی صداش میزنین؟

مردم: فاطمه خانم. 

آقا محمد

سید امیر طاها جان (سید امیر طاها جون آخه؟)

هلما جون

عزیز بابا

عزیزم

دُردانه ی بابا

مجتبی (این بچه مَرد میشه)

عسل مامان

زیبا جووون(یه جوری گفت جوووونا!)

یاد بچگیای خودم افتادم

مامان: مهتی... ذلیل شده.... جِزِّ جیگر گرفته..... آسیبِ زندگی!!! .... پدَّسگ..... تون به تون شده....خرِ زخمو (همیشه زانو و آرنجم زخمی بود) مُرده کوکی

دیگه تهِ‌تهِ محبتش: 

من:مامان!

مامان: یامااااان!!!

شما بچه بودین چی صداتون میکردن؟

اینو حتما بخونین{لینک)


موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۱۲
میرزا مهدی

مادر

نظرات  (۳۷)

:)))))
آقا یاد دیروز افتادم
رفته بودم بازدید منزل یکی از دانش آموزام
مادراین بچه همیشه بچه رو با عاشقانه ترین اسامی ممکن صدا میکرد و من هی فکر میکردم خدایا چقد لحنش و حرفاش به نظرم مصنوعی و نمایشی میاد
پارمیس عشق مامان 
پارمیس زندگیم
دنیای من
نفسم و ....

خلاصه دیروز تو جریان بازدید همینطوری داشت قربون صدقه پارمیس عشق مامان میرفت که تو یه حرکت انتحاری پارمیس عشق مامان لباسی که مامان گفت و تنش نکرد و حرفشو گوش نداد تا در عرض سه ثانیه جو چنان متشنج شد که فقط من خودمو انداخته بودم رو بچه تا مادر محکوم به قصاص به جرم قتل عمد نشه :))))))
پاسخ:
:)) اصلا فکر کنم باید مطلبمو پاک کنم اینو جاش بنویسم. خیلی عالی بود. مثل شما همیشه یکی تو خونواده ی ما بود که نجاتمون بده

{ببخشید من اصلا نظر شما رو ندیدم و دیر پاسخ دادم}
آوردن اسم آقا قبل یا بعد از اسم پسربچه‌ها رو دوست دارم. 
به نظرم بهشون شخصیت میده :)

ما رو که به اسم کوچیک خودمون بدون پسوند پیشوند صدا می‌زدن.
پاسخ:
حتی خانم بعد از اسم دخترها. 
بچه ها که میان آتلیه وقتی اسمشونو میپرسم و جواب میدم، با تاکید میگم بگو آقا(مثلا یاسر)
یا بگو محبوبه خانم.... اسمتون چیه؟ نازنین. بگو نازنین خانم. بعد خودشون تکرار میکنن:)
{ببخشید من اصلا نظر شما رو ندیدم و دیر پاسخ دادم}
اصلا اسم من ماجراها داره برا خودش باید یه بار بنویسم از کجا به کجا رسید
چون طاهره بود اسمم بابام هم خیلی اهل چایی هروقت چاییدمیخواست بهم میگفت طایی چایی بعد داییم که دیگه خیلی با حال بود میگفت دایی طایی چایی 

مامانمم چون هیچ وقت اسمم رو دوست نداشتم همش میشست تو قران و روایات برام یه چیزی پیدا میکرد که اسم طاهره توش باشه 
پاسخ:
مادرتون منظورشون چی بوده؟ 


دایی طایی چایی:)))

{ببخشید من اصلا نظر شما رو ندیدم و دیر پاسخ دادم}
منو بدون پسوند و پیشوند صدا میکردن. ولی الآن پسرک و گل پسر رو در غالب اوقات که در جمعِ کثیر افراد غریبه باشیم یا شرایط خاصی باشه، با آقا صدا میکنم. ولی کم پیش میاد چنین تجمعی از افراد ایجاد بشه.
اگر سید بودن با سید صداشون میکردم.
خواهرم هم دخترشو با پسوند خانم صدا میکنه و میگه مریم خانم. ولی ما دل ندادیم. و هی گفتیم مریم. تا بالاخره بیخیال شد :))
پاسخ:
:))
گفتین سید. من هرکی که سیده. سید صدا میزنم. آقایون البته. یعنی داشتم آدمی که سالها عباس صداش میزدم و وقتی فهمیدم سیده، دیگه سید صداش میزنم. خودشون هم کیْف میکنن. اغلبشون میگن تو تنها آدمی که سید صدا میزنی


{ببخشید من اصلا نظر شما رو ندیدم و دیر پاسخ دادم}
یه زمانی دوست داشتن من پسر باشم گویا، ناصر گذاشته بودن اسممو، موهامو کوتاه می‌کردن و لباس پسرانه تنم می‌کردن البته نمی‌دونم چطوری اون موهای طلایی رو دلشون اومده کوتاه کنن. این شاید مربوط به چهار تا پنج سالگی باشه. 
بعدها هم وقتی محبتش به جوش میومد مامانم نازی صدام می‌کرد، بابابزرگم منو دختر تهرونی صدا می‌کرد چون دوست داشتم فارسی حرف بزنم، اون یکی بابا بزرگم دختر دهاتی(البته به عنوان محبت بود نه تمسخر) دخترعمه ام نسترن صدام می‌کرد و در باقی مواقع نسرین بودم. البته در شرایط بحرانی یه بخشی از القابی که به شما داده بودن رو به زبان ترکی به منم می‌دادن :) 
پاسخ:
ناصر جان روانیم کردی (با لهجه جناب‌خان بخون) 
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۰:۲۹ دچارِ فیش‌نگار
مارم همون مهتی صدا میکردن بلکم مخفف تر :)
پاسخ:
الان مِیتی جون اسمت بالاخره مرتزاست یا مهتی؟
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۰:۴۴ ام شهرآشوب
من قدیما نفیسه بودم.از بس بد صدام کردن (خواهروبرادرا) خودم قیام کردم و اسم شناسنامه ایم رو به بقیه قبولوندم. الان کسی نمیدونه در قدیم نفیسه بودم
پاسخ:
به نظر منم همون اسم شناسنامه ت بهتر و قشنگ تره(الان مثلا من میدونم اسمت چیه) D:
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۰:۴۹ دچارِ فیش‌نگار
بر وزن مِیتی صدا میزد  :)
پاسخ:
مِیتی:))
دیگه تهِ لهجه تهرانیه
همه شو مامانم روم گذاشته بود 
پاسخ:
درود بر مادر محترم شما 
من یادم نمیاد مامانم چی صدام میکرد ولی بابام بهم میگه مُژی. 
پاسخ:
ما هم یه دونه هم نام شما داریم بهش میگن مُجی . یا شاید هم میگن موجی....
چرا نیستی خانمی؟ باش
میر زا!
میرزا! 
من اعصاب ندارم 
این چیزا دُرود نداره :\ 
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۱:۳۶ ام شهرآشوب
میدونستیدکاشونیا به مهدی میگن مِتّی (با تشدید غلیظ ت)
پاسخ:
نه ولی نائینیا رو میدونستم... 
کاری به خودم ندارما ولی قربون این اسم بشم که هرجوری به زبون بیاد قشنگه :) {مزخرف گفتم} :))
حالا که حرف از مهتی و مِیتی و مِتّی شد منم بگم؛
طرفای ما گاهی مهدی رو میگن مِیدی!

بدم میاد خیلی.
اسمو باید قشنگ عین خودش گفت.
پاسخ:
آره واقعا
میتی. فاطی. مژی. مُجی. موُری. مَمَلی. مَمْ حسن. .....
خیلی بده
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۳:۱۳ محبوبه شب
وقتی کوچولو بودم خیلی به نماز و ایناها علاقه داشتم
بطوری که نماز غفیله و اون یکی نمازی که بعد از نماز یومیه به صورت نشسته خونده میشد، رو می خوندم و همیشه بی بی خدابیامرز خیلی ازم تعریف می کرد و به همه گفته بود.. 
دو تا لقب بهم داده بودن
یکی، آسی/عاصی روسیاه :|| فکر کنید اینو به یه نوجوون ۱۰-۱۲ ساله بگن :/
دومی هم، فرشته -_- این یکی دیگه واقعا منو مُرد... اصن با هم همخوانی نداشتن مگه نه؟ :دی دچار یه حالتی شبیه دو شیخصیتی شده بودیم!

پاسخ:
هااا پس واسه همینه:))
چرا عاصی؟

+روحشون شاد بی بیِ عزیزتون
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۳:۱۹ بهارنارنج :)
و گفتین گه برای واژه مهربان بعد از مادر همسرتون یادتون میاد؟
پاسخ:
مادرم مثل همه ی مادر ها مهربان هستند..
واقعا هستند. اما گاهی مهرورزی ها در قالب سیلی و چشم غره و توبیخ با صدای بلند هم صورت میگیره. 
مثل مادری که بچه ش رو یهو پیدا کرده
اینی که اینجا غُلو شده میخونی یه شوخیه....
یه شوخی که سرِ حرف باز بشه. که بگن. که بگی :)

هستم فقط کم پیدام
پاسخ:
کم پیدا هم نباش....
ما خیلی علاقمند مینی‌مالهای خانمی طورِ شماییم
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۱۳ مهدی ­­­­
خانواده مهدی با فتحه بقیه جاها مهدی با کسره! 
پاسخ:
چه خوب...
چه خوب...
من هم اسم مهدی رو وقتی به زبون میارم درمورد خودم با کسره، درمورد دیگران حتما با فتحه.
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۱۶ تسنیم ‌‌
ملت جوش می‌زنن که چرا بقیه آقا و خانم نمیگن به بچه‌هاشون، ما که واسه اسم معمولی‌مون هم جنگیدیم :)) اسم من و خواهرم قابل مخفف شدنه، بچگی هم ما رو به همون اسم مخفف صدا می‌زدن. ولی تو همون اوایل بچگی، ما شدیدا علیه این عمل اعتراض کردیم و مامان و آقای هم پشتمون دراومدن و کم‌کم اسم کاملمون جا افتاد. از اسامی مخفف بخصوص مخفف اسم خودم و مهدی (برادرم) متنفرم، و خیلی خوشحالم که براش مبارزه کردیم!
پاسخ:
خونریزی هم داشتید در این مبارزه؟
حالا چی صداتون میزدن ؟   D:
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۱۷ مریم بانو
بچه بودم تپل بودم یه اسمم مری گلابی بود ( علت دیگه اشم این بود خیلی 

گیراییم پایین بود  :))

بعدها مرفری ( به خاطر موهای فر )

گاهی هم مادرم عصبانی میشد میگفت کوتوله وراج عین عمه اتی

( بایه تیر دونشان میزد هم من هم خواهر شوهرش)

بابابزرگم اما محبت بیشتری داشت بهم میگفت بایه قوش ( املاش مطمئن 

نیستم ) به زبون کردی یعنی جغد 

بس که شبا نمیخوابیدم و از درختای حیاط بالا میرفتم .



پاسخ:
خوبه از دیوار بالا میرفتی بهت نمیگفتن "پشیله" یا "کتک" 


جالب بود:))
فکر میکردم خر زخمو تو قاموس مادرجان خودمه فقط

پاسخ:
:))
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۵:۳۷ شارمین امیریان
سلام.
اطرافیان همیشه اسمم رو همون جور که هست صدا میکنن فقط گاهی کسره ی آخرش می افته (اسم واقعیم) که خودمم این جوری بیشتر دوست دارم. بچه کوچولوها هم غالبا اسمم رو به طرز وحشتناکی اشتباه و خنده دار تلفظ می کنن. 
من از اسامی مخفف خوشم میاد. البته منظورم میتی و زَرا و... نیس. این که هجای اول رو با ی بگی. مث مصی، سپی و... ولی اگه بدونم کسی خوشش نمیاد اینجوری صداش نمی زنم. 

در مورد صدا زدن اسم بچه ها، به نظرم خانم و آقا گفتن خیلی مصنوعی و غیرصمیمیه و البته غالبا هم فقط جلوی بقیه استفاده میشه و وقتی بچه یه کم بزرگتر شد کل این پسوندهای خوشگل فراموش میشه! خوب صدا کردن بچه ها خیلی مهمه ولی به تنهایی باعث شخصیت دادن بهشون نمیشه. رفتار با بچه ها را باید به صورت یه کل در نظر گرفت و کلش رو اصلاح کرد، اونم عمیق و از ته دل. وگرنه مامان بابایی که در روز ده دیقه برا بچه شون وقت نمیذارن هر چقدرم از الفاظ عاشقانه برا صدا زدنشون استفاده کنن فایده زیادی نداره و حتی گاهی بچه رو دچار تناقض می کنه
پاسخ:
سلام موافقم صحیح میفرمایید.
نمونه ش تو همین نظرات هست
اولین نظر
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۶:۰۳ مریــــ ـــــم
مرمر.ململ.مریم گلی.ماری.مِری صدا زده میشدم
فقط بابام گه گاه بهم میگفت مریم خانوم 
داداش وسطی و اخری وقتی دعوا میکردیم صدام میزدن ملو :////
خیلی خندیدم میرزا.هم بااین پست هم با پست بوسیدن کف پای مامانت.خیلی خنده دار بود خدایی
پاسخ:

دلت شاد ملو جان

۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۶:۲۲ مردی بنام شقایق ...
سلام

ینی از این عشق و محبتی که در رفتار و کلام مادر گرامیت بود اشک تو چشام جمع شد اصن...


+
مارو همیشه علی یا علیرضا صدا میکردن تو خونه
جلو بقیه هم علی آقا

منم خودم اسم هیشکی رو مخفف صدا نمیکردم

و یکی از چیزایی که تو خونواده خانومم حسابی باهاش جنگیدم همین مخفف کردن اسمای زیباس

مثلا دیونه ها به خاله شون که فاطمه اس میگن فاطی! بعد اینقد گفتن که واقعا اسم خالشون شده فاطی!!!

خواهر خانومم به حنانه میگفت حنا که منم حسابی پختمش یبار جلو جمع حسابی زد خاله هه رو نابود کرد با حرفش دیگه بهش نگفت حنا :)))))

زهرا و مهدی و محمد و اینارو هم اگه کسی اشتباه تلفظ کنه جلوشو میگیرم.


++
بدترین نوع تلفظ بنظرم مربوط به اسم مجتبی است که تو اصفهان قدیم مژدبا تلفظ میشد
پاسخ:
سلام
مژدبا؟ عجب
آره واقعا خوب نیست. یه دوست داشتم به اسم محمد علی. بهش میگفتن مملی. مادرم میگفت تو باید درست اسمشو تلفظ کنی ذلیل شده:)) اسم پیامبر و حضرت علیو باید درست بگی.

۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۶:۳۳ 😂مهسا😂 اا
دوتا اسم دارم مریم و مهسا بقیه اینجوری صدام میزنن : مهسا، مسا، مهستی، مرمر، مریم گلی، مری، خانم طلا، خانم تاج، مهتاج، مهتاب، مهتا، وقتایی هم که با داداش کوچیکم دعوام میشه صدام میزنه خیسو مخفف خیرالنسا :/
بعضی وقتا هم بابام صدام میزنه پریا، پرنسس 
پاسخ:
خوب عزیزم تو که وضعت واقعا خیلی داغونه. اجازه بده دستِ جمعی یه دور برات گریه زاری کنیم:))))
چه وضعشه؟  اندازه دونه های تسبیح اسم داری که....
من چون بچه بودم خیلی از اسمم بدم میومد اصلانم قافیش با اسم دوتا خواهرام جور نبود هر روز شناسنامه بر میداشتم برم اسمم رو عوض کنم مامانم میگفت ببین تو قرانم اسمت اومده ببین اسمت از القاب حضرت زهراست من که راضی نمیشدم البته الان خیلی دوست دارم اسمم رو و واقعا معتقدم اسم روی رفتار اثر داره نمیگم اونایی که اسمشون خوبه همه خوبند یا اونایی که اسمشون معنای جالبی نداره بد هستند خدایی نکرده ولی وقتی مدت زمان طولانی همه شما رو با یک صفت خاص صدا بزنند میتونه رو آدم تاثیر گذار باشه 
پاسخ:
هم‌آهنگ بودن اسم اعضاء خانواده هم خوبه.
یه حاج خانمی بود نمیدونم عمرش به دنیا هست ، ایشون اسمش پروانه بود.
به ترتیب از بزرگتره
فرهاد فرزاد فرشاد فرزانه پروانه... معتقد بود اگر اسمش یه چیزی غیر از پروانه بود، حتما یه جای کار میلنگید. دقت کنید با اسمها. یه برادر کوچکتر هم داشتند هم سن بابای من بود اسمش سالار بود. این یکی میگفت اگر اسمش غیر از سالار بود، چه خبر؟ :))
۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۸:۲۲ 😂مهسا😂 اا
نظرتون چیه به جای اینکه دسته جمعی گریه و زاری کنیم شربت آلبالو بخوریم؟؟؟ 
پاسخ:
:)) نه من دیگه نیستم:))
۱۳ تیر ۹۸ ، ۰۹:۲۴ احسان ‍‍
معمولاً احسان خالی ، حتی گاهی وقت‌ها ایسون :|
پاسخ:
ایسون؟ :|
۱۳ تیر ۹۸ ، ۱۲:۳۲ احسان ‍‍
هااا بخدا :|
پاسخ:
:|
۱۳ تیر ۹۸ ، ۱۳:۰۲ chefft.blog.ir 💞💕
دوره ما فقط اسممونو صدا میزدن، 
پاسخ:
خوش به سعادتتون
یا صدا نمیکردن
یا اگر صدا میکردن
ریحان بابا(فقط بابام صدام میکرد اینطوری)
ریحان
شتر
دماغ
این دوتای اخر خیلی طرفدار داشت.
پاسخ:
شتر:))
۱۳ تیر ۹۸ ، ۱۳:۳۲ خانم الفــــ
معمولاً وقتی من رو با پسوند "خانم" صدا میکردن میفهمیدم باهام کار دارن و باید برم کاری رو انجام بدم. و منم همیشه جواب میدادم من زهرا خانم نیستم :) و این دیالوگ تا همین اواخر ادامه داشت!

اما غیر از مورد بالا، ابوی من رو "بابا" صدا میکرد : بابا بیا اینجا و .... این یکی رو خیلی دوست داشتم و حتی توی این موارد هر کاری که میگفتن انجام میدادم :)
پاسخ:
بابای منم همه بچه هاشو باباجان صدا میزد. بعد جالب بود وقتی میگفت بابا جان ، دقیقا میفهمیدیم با کدوم یک از ما پنج نفره  تنشون سلامت همه ی پدر مادرا
۱۳ تیر ۹۸ ، ۱۸:۰۱ جناب منزوی
همون اسمم رو صدا میزد ولی با لحن خشن :)
پاسخ:
از بس شر بودیم ما پسرها
۱۳ تیر ۹۸ ، ۱۸:۴۹ **هِلِناز **
😂😂😂😂 
خر زخمی زیاد بهم میگفتن 

پاسخ:
:))) تو دیگه چرا؟
مامانم که مخفف میکرد میگفت: عطی

یا میخواست تو جمله بگه میگفت: عطیه مامان مراقب باش
تو خونه ی ما با هرکی کار دارن اول دوبار اسمش رو اشتباه می گن تا بهش برسن؛ اول اسم داداش کوچیک تره بعد وسطیه تا به من برسه برای بقیه هم همین قاعده بود ولی اسم خالی صدا می شد 
۲۲ تیر ۹۸ ، ۲۱:۵۹ ضــِــد !!
والا من هنوز میخوام تو خونمون راهم بدن.اینجا خطر داره بگم:)))
پاسخ:
متوجه نشدم الان منظورتو :)
۲۳ تیر ۹۸ ، ۱۷:۱۸ ضــِــد !!
از اونجایی که من در خونه ی یکی از خواننده های دیگه ی وبلاگتون زندگی میکنم اگه الان جواب این پست رو بدم دیگه راهم نمیدن تو خونه که..
پاسخ:
آهان:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی