یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟"  گونه!!!
طبقه بندی موضوعی

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تبریکات» ثبت شده است

1-اینها فکر کنم برای نمونه‌ی کاشتِ اَبروهاشون از سبیلِ داداشاشون نمونه برمیدارن.... واقعاً چه وضعشه؟ زن باید خوشگل‌تر باشه، خواستنی‌تر باشه و...


2-سلام سال جدیدتون پر از چیزهای خوب باشه و خداوند هم سببش رو ایجا کنه که به مراد دلتون برسید. آمین


3-نماز روزه‌هاتون هم قبول بشه اگر می‌گیرید.


4- میگه: تِر زدن به مملکت. میگم نگو. میگه دیگه نمیتونن درستش کنن. میگم بیخیال. میگه رهبر میگه تورم رو مهار کنید، رئیس جمهور ده دقیقه بعدش میگه تورم نداریم. میگم باشه آفرین. میگه یعنی آخرش چی میشه؟ میگم هیچی نمیشه یاد میگیریم عادلانه از همدیگه بدزدیم. میگه مسخره میکنی؟ میگم نه. جدی میگم. مگه نگفتی تر زدن تو مملکت؟ خوب تر همینه دیگه. درست بشو که نیست. برای اینکه عدالت برقرار بشه باید یاد بگیریم ما هم دزدی کنیم، فقط برای اینکه هرج و مرج نشه باید عادلانه دزدی کنیم. میخنده و میگه دزدیِ عادلانه. چه جالب. مگه میشه؟ میگم چرا نمیشه؟ حواست باشه همونقدر که در طول روز ازت میزنن، از بقیه بزنی تا اونا هم همونقدر بزنن. عدالت برقرار میشه...


5-خواهرزاده‌م داشت با موبایل مامانش بازی میکرد. نماز ظهرم رو خوندم و صداش زدم. بدون معطلی از بازی خارج شد و دوید سمت من و نشست و گفت بله. گفتم چیه؟ گفت چی چیه؟ گفتم چی کارم داری؟ گفت شما صدا زدی؟ گفتم من صدا زدم تو باید بازیت رو ول کنی و بیای؟ گفت: آخه صدا زدی. گفتم هرکسی صدات بزنه میری؟ (هیچی نگفت) گفتم خدایی چرا صدات زدم اومدی؟ گفت آخه بزرگتری دیگه. گفتم خدا که زودتر از من صدات زد. (یهو چشاش درشت شد) گفتم وقتی اذان میگن یعنی داره صدا میزنه دیگه؟ مگه به سن تکلیف نرسیدی؟ خدا که از من بزرگتره. (سرش رو انداخت پایین یه کم مکث کرد و یهو از جاش بلند شد) و گفت: برو بابا! (و رفت)
6- این شماره پنجی‌ها قَدِ شماره یکی‌ها بشن، ابروهاشون که هیچ، سبیل‌هاشون هم از مالِ من نمایان‌تر میشه. ان‌شاءالله خدا به حق همین ماهِ شماره سه اهل و عاقلشون کنه. آمین.
۱۰ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۲ ۰۷ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۲۵
میرزا مهدی

در صفحات تقویم، چهاردهم تیرماه با عنوان «روز قلم» به خود جلوه ای دیگر بخشیده است. نام گذاری این روز به نام قلم، بی ارتباط با تاریخ کهن متمدن و فرهنگ ساز این سرزمین نیست. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر (عطارد) می نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسبت این روز را روز نویسندگان می دانستند و گرامی می داشتند.

قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن ها، تجربه های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می شوند و آیندگان مملو از تجربه و پر از راه حل هایند. هر کس می تواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش می کند، بنویسد. قلم، تخریب می کند. می سازد. واقعیت ها را آشکار می کند. آشکارها را نهان می کند. به واقع قلم، معجزه ای جاودان است.

سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویاترین شاهد بر شرافت و قداست آن است: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه نویسند.» در جایی که خداوند، صاحب هستی به آفریده ای از آفریده های خود قسم یاد می کند، بشر در چه جایگاهی می تواند از ارج و منزلت آن سخن براند. در نخستین ارتباط وحیانی رسول خدا صلی الله علیه و آله با مبدأ هستی در غار حرا، سخن از قلم به میان می آید، تا جایی که خداوند خود را این گونه معرفی می کند:«الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ آن که با قلم آموخت.»

حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «سفیر و فرستاده تو، ترازوی بزرگواری توست و قلم تو، رساترین و گویاترین چیزی است که از سوی تو سخن می گوید.» بر اساس این روایت، قلم، شیواترین و بهترین ابزاری است که در هر برهه ای از زمان می تواند رسالت خود را انجام دهد. ماندگاری علوم و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر، رسیدن پیام مکتب ها و تمدن ها به انسان آینده و سرانجام تکامل اندیشه های بشر در طول قرونی که اندیشمندان هیچ گاه یکدیگر را ندیده اند، تنها با معجزه قلم امکان پذیر بوده و هست.

اصحاب قلم و نوشتن، می توانند نسل هایی را در سراشیبی های انحراف به سقوط بکشانند یا تعالی ملت هایی را رقم بزنند. کلام و نوشته، رابط نویسنده و خواننده است. پس می تواند عامل همدلی گردد. درخت قلم اگر در تعهد و تدین ریشه داشته باشد، میوه اش شیرین و ماندگار است. ارزش هر قلم به پیام آن است و عظمت نوشته به محتوایش و ماندگاری آثار به ریشه داشتن در حق و صدق. قلم های شهیدپرور، عشق های برتر را بذرافشانی می کنند و شهیدان را در معراج شهادت از خاک تا خدا پیش می برند. چه دست هایی قلم شده تا قلم در دست پاکان قرار بگیرد و چه بسیار نویسندگان شجاع که شهید قلم شده اند. 

قلم به دست گرفتم که حرف حق بنویسم

هر آنچه نتوان گفت بر ورق بنویسم 

قسم به جان قلم خورده ام که نای قلم را

به دست گیرم و تا آخرین رمق بنویسم


خُب من الان کجای قلَمم؟ خوب که فکر میکنم، خودم را برانداز میکنم، زیر و بمَم را میکشم بیرون و بهتر واکاوی میکنم، میبینم که من نه قلمم و نه قلم به دست و نه از اصحاب قلم. بهتر که میاندیشم میبینم این حقیر حتی به اندازه ی شِبهِ قلم به دستان هم نمیتوانم اثری، چیزی، در مکانی، به جای بگذارم چون"نقطه ی شک" 


پس از پرت‌ترین نقطه به بالاترین و والاترین و ستوده ترین اصحابِ قلم، با تواضع و خشوع و خضوع، تبریک عرض میکنم و برای دوستان عزیزم که جویا و پویا قلم را در دستانشان ورز میدهند، آرزوی به ثمر رسیدن را دارم.


۶ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۹ ، ۱۳:۰۹
میرزا مهدی

به من میگوید خودخواه و متکبر!

تو را میخوانند و اظهار نظر میکنند و در مقابل اظهاراتشان سکوت میکنی. عیبی ندارد. اما بیا و دیگران را هم بخوان. :|
میگوید دیگر. چه کنم؟

میگذریم!هعــــی!!!!!


نَفْس.
درگیری با نفْس تو را دچار وضعیت مضحکی میکند. مبارزه با نفْس، نوعی دل  مشغول بودنِ به نفْس است.
ترکِ دنیا، معطوف ساختنِ توجه به دنیاست. لازم نیست دنیا را ترک کنی. دنیا را زندگی کن. اما ناظر دنیا باش نه برده‌ی دنیا. دو چشمِ تماشاگر باش نه یک کاسه‌ی آلوده‌ی حرص. از دنیا نصیب ببر اما نصیبِ دنیا نشو.
نترس.
فقط هوشیار باش.
بیدار باش.
شاهد باش.
همین و بس.
راه رهایی از نفْس، شکنجه‌ی خویشتن نیست؛ راهِ رهایی از نفْس، بیداری و شهود است.
کتاب"وحدت  عارفانه" نوشته "مسیحا برزگر"

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد.
 امام کاظم علیه السّلام فرمودند: اِنَّ اَبدانَکُم لَیسَ لَها ثَمَنٌ اِلَّا الجَنَّهٌ، فَلا تَبیعُوها بِغَیرِها؛
همانا بدنهای شما را بهایی جز بهشت نیست. پس آنها را به غیر بهشت نفروشید.
تحف العقول، ص389

آغاز سال 1399 بر همه ی شما دوستان مبارک. امیدوارم همچون سال 98 پربرکت باشه اما مثل سال 98 پُرخطر نباشه. آمین.


تیتر: حافظ
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی 
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
 من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
 که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
۱۱ نظر موافقین ۱۴ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۰۵
میرزا مهدی
سلام

1-شاید بعضی از شما ها یادتون نباشه ولی 20 سالِ پیش در چنین ساعاتی، دنیا یک نفسِ راحت کشید و از یک استرسِ چندین روزه و یا حتی چندین ماهه رد شده بود و به قول خودش(دنیا رو میگم) خطر از بیخ گوشش رد شده بود.
اینکه تمام ثبت وقایع به دو شماره ی آخرِ سال میلادی انجام میشد و مثلا سالِ 97 یا 98 و یا 99 که با فرارسیدن سال 2000 ، اون دو رقمِ آخر دوتا صفر میشد و تمام محاسباتِ مالی و ارزی و چی و چی به فنا میرفت وخلاصه  یه همچین چیزایی. 
همینطوری خواستم بگم من انقدر اطلاعات دارم. فرارسیدن سال 2020 رو تبریک میگم. نمیدونم چه به درد میخوره ولی مبارک باد.
2- اول همه ی مسلمونا و مهمتر از همه شیعه ها و بعد بانوان عزیز و بعدتر از همه، که احتمالا مهمتر از همه هم باشن، پرستارهای گرامی مخصوصا سه پرستاری که اینجا رو مطالعه میکنن (حالا یا همدیگه رو میشناسن و یا از وجود هم بیخبرن) در ابتدا ولادت  حضرت زینب سلام الله علیها ، و بعد روز پرستار رو تبریک عرض میکنم. (خلاصه و مختصرش میشد این)
تا حالا نشده که متوسل بشم به بانو حضرت زینب سلام الله علیها. ولی امروز و در همین یک خط از ایشون عاجزانه تمنا دارم «شفاعت کنن همه ی انسانهای نیکی که توانِ تحملِ درد و رنج و فشارِ بیماری ای که گرفتارش شدند رو ندارند و زبانم لال کم‌کم چشمهایشان به روی همه ی نعماتِ خداوند بسته میشود و دهانشان باز.
 تمنا دارم برای نجاتِ روحشان از دست شیطان و وسوسه های شیطان، نزد خداوند شفاعت کنند تا حالشون خوب باشه و تا آخر عمر شاکر و مطیع و بنده. (یه دعا و توسل بود به سبکِ من. شما ببخش)
و اما 3- یه سوالی که دوست نداشتم در قالب بک یادداشتِ مجزا پرسیده بشه. اگر دوست داشتید جواب بدید و اگر نه که حتما نظرتون رو بگیدD: 
سوال:
«به نظر شما حکومتِ ایران،در حالِ حاضر، یک حکومت اسلامی‌ست؟ اگر نه؟ روی چه حساب؟ و اگر جوابتون بلی‌ست، روی چه حساب..........»و «آیا جامعه ی ما یک جامعه اسلامی‌ست؟ اگر آره و نه که باز با دلیل بفرمایید. (لطفا با نگاه متعصبانه جواب ندید. اصلا هم قصد اهانت به صاحت مقدس  هیچ بزرگواری ندارم. قسم میخورم)
اگر مایل هستید میتونید به صورت ناشناس جواب بدید. 


نظرات هم بدون تأیید نمایش داده میشوند.
دیگه همین دیگه...





۴۳ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۰۸:۵۵
میرزا مهدی

به نام خدا

سلام

ولادت با سعادت ثامن الحجج حضرت علی‌ابن موسی الرضا به صاحب الزمان و شما دوستان خوبم مبارک

دو تا  فایل (یکی در مدح آقا امام رضا با صدای دلنشین جناب کریمی و یکی هم ویدئو ایست ضبط شده در همین تیر ماه 98 با اجرای جناب خراسانی) که دوستشون داشتم برای شما هم به اشتراک گذاشتم. اگر واقعا وقت دارید از دست ندید. مخصوصا دومی که ویدئو ست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
مدت زمان: 6 دقیقه 21 ثانیه 

 

 

 

۸ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۸ ، ۰۹:۴۴
میرزا مهدی

دقیقا روز بیستم هر ماه از بانک سینا برام پیامک میاد که:

مشترک گرامی سر رسید قسط این ماه شما فرارسیده لطفا به نزدیک‌ترین شعب بان سینا مراجعه فرمایید. از همکاری و خوش عهدی شما سپاسگزاریم.

(بعد من که اهمیتی نمی‌دم ماه بعد می‌گه)

مشترک گرامی یک ماه از سر رسید قسط شما گذشته است و لطفا هرچه زودتر به نزدیک‌ترین.....(لحنش تهدید گونه ست)

(و من میگم برو بابا ندارم. و باز در ماه دیگر روز بیستم میگه)

آشغال مشترک گرامی دو ماه از سر رسید....

(بلافاصله پدرم و برادر همسرم هر دو یک پیامک رو برای من فُروارد(معادل فارسیش چی میشه؟) میکنند که نوشته)

ضامنین محترم دوماه از سررسید قسط آقای مهدی فعله‌گری گذشته است.(یعنی مهدی جون بانک کم کم میخواد مسدودمون کنه ها) لطفا برای رسیدگی گوششو بگیرید بیاریدش تا باباشو...

(و من تازه یه کم میترسم و میرم یه قسط میدم و باز از ماه بعد به صورت روتین تکرار میشه و دوباره دوماه بعدش میرم یه قسط میدم)

دیروز بیستم بود و در حالیکه تازه قسط داده بودم پیامک اومد

مشترک و سرمایه گذار عزیز جناب آقای مهدی فعله گری( عجب احترامی!!) بانک سینا زاد روز شما را تبریک عرض کرده و برای شما آرزوی موفقیت دارد. قسط یادت نره داداش...



۲۷ نظر موافقین ۱۹ مخالفین ۱ ۲۱ تیر ۹۸ ، ۱۱:۲۳
میرزا مهدی

به نام خدا

ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر (عطارد) می نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسبت این روز را روز نویسندگان می دانستند و گرامی می داشتند.  روز ملی قلم اما برای ملت با فرهنگ ما، بسیار دیر  زاده شد . 14تیر 1382.

 ولی به هر حال از قدیم گفته اند دیر آمدن بهتر از هرگز نیامدن است . 

خوب حالا ما در این روز یعنی 14 تیر ماه هرسال باید چه کنیم ؟ مثلاً برای گرامیداشت این روز برویم ویک قلم از هر نوع که شده برای خودمان یا عزیزانمان بخریم ؟ ایرانی باشد یا فرنگی؟ هر چه ارزش قلم در نظر ما بیشتر باشد باید قلم گرانتری بخریم تا همگان متوجه این ارزشمندی بشوند و خدای ناکرده این مسئله از چشم دوست و به ویژه دشمن و عمال استکبار که ملت ما را ملتی بی فرهنگ می دانند دور نماند . یا شاید برای بزرگداشت این روز مسابقه ساخت بزرگترین قلم یا عجیب ترین قلم یا قلم جادویی و ... برگزار کنیم تا افزایش کیفیت و گونه گونی و تکثرگرایی در عرصه قلم را به نمایش گذاشته باشیم . شاید هم بد نباشد اگر به بهترین استفاده از قلم ، جایزه ایی بدهیم مثلاً استفاده از قلم برای خاراندن گوش ، استفاده از قلم برای به پاکردن کفش به جای پاشنه کش ، استفاده از قلم برای کور کردن هر کس که نمی تواند ما را ببیند و صورت های دیگر استفاده از قلم که بسته به ذوق وسلیقه هر فرد است .

 البته خدای ناکرده اصلاً وابداً نباید به فکر نوشتن با قلم بیفتیم چون دیگر در عصر اینترنت و ماهواره این کار به شدت دِمُدِه و عقب افتاده است و در این صورت بازهم بهانه به دست دشمنانمان می دهیم که ما را عقب مانده و ضد فرهنگ بنامند . و یا خدای نکرده نباید در این روز، شورِ قلمی به سرمان بزند و ناپرهیزی کنیم و یکی از محصولات بسیار عقب مانده و متحجر قلم یعنی کتاب را خریداری کنیم . بلکه از این طریق راه را برای محصولات فرهنگی روزآمد مانند تلویزیون ، اینترنت و ماهواره بازتر کنیم . اصلاً تا وقتی می توان برنامه های مفیدی با پسوند " شوُ" و یا مجموعه های دنباله دار طنز مانند " گرد همان" "گریه وانه" ظهر قدیم" و.. ساخت چه نیازی به نوشتن و خواندن و اندیشیدن؟ 

  گذشت آن زمانی که شخصی میگفت "...قلم توتم من است،امانتِ روح القدس من است " آقا این حرفها ما روزگار شعر و  شاعری بود نه دنیای صنعت و تکنولوژی !!. 

 اصلا نمیدانم ما جواب اهالی با فرهنگ دهکده جهانی و کدخدای بافرهنگ تر آن را چه بدهیم ؟؟. این آبرو ریزی را هیچ جوری نمی شود جمع وجورکرد.  سرمایه مملکت را حیف و میل می کنند و کتاب سال و کتاب برگزیده جمهوری اسلامی معرفی می کنند و به نویسنده آن مبالغ کلان و نجومی هدیه می کنند . کسی نیست بگویید آخر پدر من ، عزیز من این پول ها را می شود در جهت درست تری خورد ، چرا شما بیت المال مسلمین را این چنین هدر می دهید؟! البته جای شکرش باقی است که با نامگذاری این یک روز، {برای همان جماعت عشق قلم ، که فواید بسیار قلم را نمی دانند و تنها از آن برای نوشتن اندیشه هایشان استفاده می کنند ( و هوا برشان داشته که برای ما مهم است )،} در سراسر سال از این جماعت پرمدعا دیگر خبری نیست ؛ البته این رفتار یکی از فرهنگی ترین و هوشمندانه ترین رفتارها در کشور ماست ها، برای آنکه از شر چیزی راحت شویم یک روز را برای آن نامگذاری می کنیم و خِلاص تا سال بعد .روز مادر. پدر. دختر.دانشجو .مهندس. حافظ و هم ردیفانش. چه میدانم، جانباز.پاسدار و... (آخ آخ آخ الان حضرت والا" دونالدُالدین ترامپ" بنده رو تحریم میکند برای نام بردن پاسداران عزیز. اصلاً به ما چه این حرفها؟؟؟؟؟؟...جماعت کتابخوان و نویسنده و بلاگر! روز قَلَمتان مبارک/.

                                                                                                                                                                                {گردآوری شده}


 

۲۱ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۸ ، ۱۰:۰۶
میرزا مهدی

اَللَّهُمَّ 

اسْلَخْنا بِانْسِلاخِ هذَا  الشَّهْرِ مِنْ خَطایانا،

 وَ اَخْرِجْنا بِخُرُوجِهِ مِنْ سَیِّئاتِنا،

  وَ اجْعَلْنا مِنْ اَسْعَدِ اَهْلِهِ بِهِ،

 وَ اَجْزَلِهِمْ قِسْماً فیهِ، 

وَ اَوْفَرِهِمْ  حَظّاً مِنْهُ.

بارالها 

پایان یافتن این ماه را  پایان یافتن خطاهایمان قرار ده،

 و به دنبال خارج شدنش ما را از بدی‌هایمان خارج کن،

 و ما را از سعادتمندترین اهل این ماه به آن،

 و پر نصیب‏‌ترین آنان در آن، 

و بهره‌‏مندترین ایشان از خودت قرار ده.

                                                                                  صحیفه سجادیه دعای چهل و پنجم

+دوستان سلام. نماز و روزه‌ی شما مورد قبولِ درگاه حق انشالله. عید فطر هم که صد در صد فرداست بر همه‌ی شما مبارک باد.

++توصیه ای از یک دوست به من و از من به شما: صحیفه سجادیه را دریابید. تا خودتان را دریابید. (مثلا خواستم جمله‌ی قصار گفته باشم)

۱۶ نظر موافقین ۱۴ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۴۷
میرزا مهدی

حضرت می­فرماید: سیاست آن است که حقوق خداوند، و حقوق زنده‌­ها، و حقوق مرده‌­ها را رعایت کنی.

 اما حقوق خداوند؛ پس عبارت است از انجام آنچه که خواسته خداوند است و پرهیز از آنچه که او نهی کرده است.

     و اما حقوق زنده‌­ها، 

آن است که به وظیفه خود در برابر برادرانت عمل کنی و از خدمت امت خویش بازنمانی 

و تا زمانی که ولی امر مسلمین با امت خود صادق است، با او صادق باشی 

و هنگامی که وی از راه راست منحرف شد، عقیده‌­ات را رودرروی او اظهار کنی 

     و اما حقوق مردگان؛ 

این است که نیکی‌­های آنان را یاد کنی و از بدی­‌هاشان چشم بپوشی، 

چرا که آن­ها را پروردگاری است که از آنان حساب‌کشی می‌­کند.


ولادت امام حسن مجتبی(ع) بر شما مبارک

۱۷ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۵۳
میرزا مهدی

ریاست محترم دادگاه خانواده

 با سلام و تقدیم احترام احتراما به استحضار می‌رساند

 موکل به موجب سند ازدواج که تصویر آن به پیوست دادخواست تقدیم گردیده در تاریخ معلوم ازدواج نموده که حاصلی دربرنداشته است؛ بنا به اظهارات موکل دلایل طلاق به این شرح است: 

1- عدم آشنایی زوج با فضای اینستا حتی در حد ارسال عکس‌های خصوصی و طرح سؤالات بسیار که در نهایت منجر به پرت کردن گوشی و آسفالت شدن ذوق زوجه می‌شود؛ این در حالی است که بنا به اظهارات زوجه از جشن عروسی خودشان هیچ فیلم و عکسی نداشته و زوج ادعا می‌کند اصلاً در آن زمان دوربین اختراع نشده بود که عکس و فیلم داشته باشند. 

2- رفتار شنیع زوج در شکنجه همسر با استفاده از درخواست شام، در حالی که زوجه در رژیم است، منجر به تنفر زوجه گردیده تا حدی که چند کیلو همین طوری وزن کم کرده‌اند. 

3- عدم توجه به نیازهای عاطفی زوجه از قبیل تعریف نکردن از خال کاشته شده در سمت چپ لب، برداشتن ابرو، رنگِ موی جدید، رنگِ لاکِ متفاوت ، تحمل زندگی را برای موکل سخت نموده و این بی‌توجهی به قدری شدید است که بعد از عمل جراحی بینی و فک، زوج ادعا کرده که همسرش را نمی‌شناسد و با جیغ از دست او متواری شده است.

 4- ذخیره شدن اسم زوجه به نام اصلی درگوشی همسر در حالیکه خود زوجه اسم خودش را فراموش کرده و عادت داشت به او "عچقم" گفته شود؛ این موضوع موجب تنفر شدید زوجه گردیده و زندگی با وی را غیرقابل تحمل ساخته به نحوی که حاضر است با بذل 5 سکه از 1914 سکه مهریه‌اش، خود را مطلقه نماید.

 نظر به مراتب فوق، رسیدگی و صدور حکم شایسته مبنی بر طلاق مورد تمنا می‌باشد.[-]


این هم به مناسبت روز بزرگداشت حضرتِ حکیم، ابوالقاســــــــــــم فردوسی



در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود وز آن ، کشور آزاد و آباد بود

چو مهر و وفا بود خود کیششان، گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده‌ی نابِ یزدانِ پاک، همه دل پر از مهرِ این آب و خاک

پدر در پدر آریایی نژاد، ز پشت فریدونِ نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود، گدایی در این بوم و بر، ننگ بود

کجا رفت آن دانش و هوش ما؟ که شد مهر میهن فراموش ما ؟
که انداخت آتش در این بوستان؟ کز آن سوخت جان و دلِ دوستان ؟

چه کردیم کین گونه گشتیم خوار ؟ خرد را فکندیم این سان ز کار؟
نبود این چنین کشور و دین ما. کجا رفت آیین دیرین ما ؟

به یزدان که این کشور آباد بود. همه جای، مردانِ آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت. کشاورز  خود خانه و مرز داشت

گرانمایه بود آنکه بودی دبیر. گرامی بد آنکس که بودی دلیر.
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت، نه بیگانه جایی در این خانه داشت.

از آنروز دشمن بما چیره گشت، که ما را روان و خِرد، تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد. که نان آورش مرد بیگانه شد.
****
چو ناکس به ده کد خدایی کند کشاورز باید گدایی کند ...!
۱۰ نظر موافقین ۸ مخالفین ۱ ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۲۸
میرزا مهدی

میدونم هیچ استنادی براش ندارم اما برای نُهُمین بار عید نوروزو در فضای مجازی تبریک میگم.

امیدوارم برای همه ی شما و خانوادتون سالی پر از شادی و آرامش و خیر و برکت باشه.انشالله

امیدوارم سالی که گذشت، با همه ی سختی ها و شقت ها و دردها و غصه ها و ناکامی ها، همان پشت سر بمانند و تجربه ی خوب و پر بارشو با خودتون به سال جدید ببرید تا امسال رو بهتر و بهتر و بهتر عمل کنید.

کنکوری های سال آینده همگی، به آرزوهاشون برسن.  

دمِ بختی های عزیز یا شوهر کنن و یا زن بگیرن. میگن وام ازدواج شده نفری شصت میلیون تومان. دست بجنبونید. وام ازدواج ما سیصد هزار تومن بود.

اونایی که قراره فارغ التحصیل بشن، اونایی که دفاعیه دارن، اونایی‌ که شاغلن، اونایی که دنبال کارَن، اونایی که در آرزوی فرزندَن(من) اونایی که... همه دیگه.... به آرزو هاشون برسن انشالله.

اگر یه وقت الکی، همینطوری یهوعَکی، موقع سال تحویل، اگه بیدار بودین، وهوس کردین یه عده آدمِ به درد نخورو هم دعا کنید، بنده رو هم تو لیستتون جا بدید. ثواب داره. 

پاینده باشید و کامروا

آمین


مدیونید اگه فکر کنید این خط منه

۱۱ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۳۵
میرزا مهدی

به بیان امیرالمومنین(علیه السلام): «چهار چیز دلیل برگشت (روزگار و اوضاع و احوال دولت ها و حکومت هاست)، بدی تدبیر و زشتی تبذیر و کمی عبرت گرفتن و بسیاری مغرور شدن»


در اندیشه حضرت علی(علیه السلام) هیچ خطری برای جامعهٔ اسلامی، همچون خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت یا کم صلاحیت نیست. آن حضرت در نامه ای به مصریان که به مالک اشتر فرستاد، هنگامی که او را حکومت آن سرزمین گمارد، چنین هشداری داده است: «من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» 
(نهج البلاغه: نامه ۶۲).




تو رو خدا از ارسال پیامک های مسخره و طنز و بی معنی به دیگران، همچون روز پدر مصادف است با روز جوراب، روز پدر یعنی بازار گرمی شانه های جیبی و از این قبیل، خودداری کنید. روز پدر ، در واقع روز ولادت حضرت علی علیه السلامه. عظمت، شأن و مقام ایشونو پایین نیاریم تا عظمت و شأن و مقام پدرانمان را هم حفظ کرده باشیم.


عید میلاد مولی موحدین امیر المومنین علی (ع) را بر همه ی شیعیانِ جهان مخصوصا دوستان عزیز وبلاگیَم و مخصوصا تر جنس ذکور و مخصوصا تر تر پدرانِ حاضر، تبریک عرض مینُمایم.





یک مسئله لازم: از دوستانی که بابت پُست قبل رمز خواستند و ندادم، واقعا عذر میخوام. واقعا و واقعا و واقعا عذر میخوام. نمیدونم چی بگم. هیچ توضیحی ندارم. شرمنده
۱۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۳۰
میرزا مهدی

محمد بن علی، به خاطر کرم و بخششی که نسبت به مردم داشت، جواد (بخشنده) خوانده می‌شد. حتی در سال‌های اولیهٔ زندگی، وقتی پدرش در خراسان بود، اصحابش او را از در فرعی خانه خارج می‌کردند تا با افراد کمتری مواجه شود که برای دریافت کمک گرد خانه‌اش تجمع می‌کردند. گفته می‌شود که پدرش، رضا، با شنیدن این خبر نامه‌ای از خراسان برایش فرستاد تا به او سفارش کند تا به حرف کسانی که به او می‌گویند از در اصلی رفت‌وآمد نکند، گوش ندهد؛ که این بخاطر خست آنهاست که می‌ترسند از او خیری به دیگران برسد. رضا در این نامه به پسرش سفارش کرده بود که: «هر وقت می‌خواهی از خانه خارج شوی، مقداری سکه طلا و نقره همراه داشته باش. هیچ‌کس از تو درخواستی نکند مگر اینکه چیزی به او بدهی. از عموها یا دایی‌هایت اگر کسی نیازی داشت، کمتر از پنجاه دینار به او نده، و می‌توانی بیشتر ببخشی اگر بخواهی؛ و از عمه‌ها و خاله‌هایت اگر کسی درخواستی داشت، کمتر از بیست و پنج دینار به او نده و می‌توانی بیشتر ببخشی اگر بخواهی.»


مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان پیشنهاد دادن به مجلس برای حذف ربا از تسهیلات بانکی برای نجات مردم از شرایط فعلی، مجلس هم در جواب گفته: زرشک!link
۲۲ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۷ ، ۰۹:۲۲
میرزا مهدی

در حالت عادی وقتی با یکی فیس تو فیس بایستم و در فاصله بیست سانتی متریِ صورتش بخوام نوکِ انگشتمو بزنم به نوکِ دماغش باید لااقل سه بار قِلِق گیری کنم یکی دو بار انگشتمو فرو کنم تو چشمش و بعد تازه با خطای هفتاد هشتاد درصدی، بزنم به نوکِ دماغش. یعنی تا این حد کورم.

در فاصله ی ده متری، یه سنجاقک روی لبه ی سکو نشسته بود و توجه منو به خودش جلب کرد. یه سنگ از روی زمین برداشتم و از اونجایی که دوستان همه میدونن چشم من چه وضعی داره، به شوخی گفتم: میخواین با این سنگ بزنم به سرِ سنجاقکه؟ به شکل تحقیر کننده ای اصلا اهمیتی به مزخرفی که گفتم نکردند و من سنگو پرت کردمو قبل از اینکه روشونو از سنجاقکی که بهش اشاره کردم برگردونن، دیدن که سنگ درست خورد به سر سنجاقک و درست از گردن، از بدنش جدا شد.اصلا کاری نداریم که چونه ی دوستان چطوری کشیده شده بود و دهانشان تا کجا باز، خودم. خودم از حیرت داشتم سکته میکردم.

دو بار دیگه یه همچین وضعی پیش اومد با این فرق که سنجاقک نبودن و با دست پرت نکرده بودم و شاهدی هم نداشتم.

نمیدونم قصد داشتم با نوشتن این ماجرا یه نتیجه ای بگیرم اما هرچی فکر میکنم یادم نمیاد.



روز بزرگداشت پروین اعتصامی:

شنیده‌اید که آسایش بزرگان چیست؟
برای خاطر بیچارگان نیاسودن
به‌کاخ دهر که آلایش است بنیادش
مقیم گشتن و دامان خود نیالودن
همی ز عادت و کردار زشت کم کردن
هماره بر صفت و خوی نیک افزودن
ز بهر بیهُده، از راستی بری نشدن
برای خدمت تن، روح را نفرسودن
برون شدن ز خرابات زندگی هشیار
ز خود نرفتن و پیمانه‌ای نپیمودن
رهی که گُمرَهیَش در پی است نسپردن
دریکه فتنه‌اش اندر پس است نگشودن

 


۱۷ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۱۶
میرزا مهدی