یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

شاشیدم تو تفکرت

معتقدم وقتی مردم حتی یک نفر! به وضع موجود معترضه به جای مسخره کردنش باید صداشو شنید.

ضمن اینکه به نظر من اعتراض مسخره کردنی نیست بلکه اونایی رو باید مسخره کرد که مردم رو رسوندن به این وضع، وضعی که همه معترضن حالا اکثریت به اقتصاد نابود شده ی مملکت.فقط با این تفاوت که بعضیا شجاع ترن و جونشون رو کف دستشون میگیرن و سپر بقیه میشن ولو از دلش چهارتا شعار و حرکتم بیمزه باشه! و بعضیام با اینکه معترضن ولی توو خونه هاشون نشستن . من وقتی خودم ناراحتم از اینهمه گرونی و اقتصاد بیمار و فساد و اختلاس و بیکاری و تورم و آینده ی نداشتمون چجوری میتونم بقیه مردمم رو مسخره کنم؟

مسخره کردنتون رو بذارید میرزا برای اونایی که خون مردم رو کردن توو شیشه و حرف از حکومت علی بن ابیطالب میزنن در حالی که ذره ای شبیهش نیستن.

همین؟

کاش بحث بدحجابی را نداشتن اونوقت باهاشون موافق می بودم 

ولی الان نه 

نمدونم چرا ته وجودم میگه اینا دنبال بسامان شدن وضع اقتصاد نیستن و فقط بی بند و باری علنی میخوان 

مرسی دنبال بهونه بودم برای قطع دنبال کردنتون

سلام میرزا. به نظرم ویدئویی به این کوتاهی خیلی رسا نبود برای روشن کردن حجم پیچیدگی داستان این سه ماه اخیر در کشور. ولی بامزه بود :)

راستش آقای میرزا،  واقعا در کمال مسالمت‌امیز بودن تحمل جبهه مخالفم رو از دست دادم، بحث و درگیری ندارم باهاشون ولی دیگه دنبالشون نمیکنم و نمیخونمشون. چون به نظرم به اندازه کافی اونا(شما) گفتن(گفتین) و ما شنیدیم، بسه دیگه و دوست دارم صداشون رو نشنوم، نمیگم میخوام خفه کنم، اصلا در چنین جایگاهی نیستم‌.  حرف بزنن ولی واسه قماش خودشون. من دیگه نمیخوام اونی باشم که صداشون رو میشنوه. 

یعنی تا بود نظرم این بود آدم باید سخن مخالفینش رو هم بشنوه ولی از یه حدی به بعد دیگه طاقتم تموم شد و بخاطر همین وقتی موضع شما رو تا حدی از پستهای اخیرتون حدس زدم، با اینکه قلمتون رو دوست دارم، این پستتون تیر خلاص بود برام‌. :-(

بازم خوش به حالت چند تا فحش در راه انقلاب خوردی ذیل همین پست! :)

شاید همین دستتو بگیره :)

سلام

مدل تبیین‌تون فرم توئیتری داشت...

به نظرم اینجا برای باز کردن باب گفتگو، نیاز به کلمات بیشتری هست، که شما هم در انجامش استادین، خصوصا با طبع طنزی که دارید...

ما که مخالف این حرکت‌هاییم هم موندیم که از چه راهی میشه اعتراض کرد که به اصلاح ختم بشه و دشمن سوء استفاده نکنه و به شخصه اگه راه درستشو بفهمم در صف اول معترضینم، اما گمونم دیگه کسی نیست که نفهمیده باشه درد این چند ماه درد اقتصاد نبود خواسته‌ها حول محور هرچیزی می‌چرخید الا معیشت! بله خیلی‌ها ممکنه در حد حرف بگن نه اقتصادم جزء اهداف این اعتراضات بوده اما فقط در حد حرف، در عمل نه شعارهای اصلی اعتراضات رنگی از معیشت داشته نه دغدغه‌ لیدرهای میلیاردرشون معیشته نه هدفشون اصلاحه. اعتراض برای اصلاح با اعتراض برای اعتراض خیلی فرق داره! سر و ته این جنبش حول محور آزادی اون هم با تعریف بی‌بند و باری و نه تعریف اصلی رقم خورده و اقتصاد بدبخت هم شده بهانه که آدمم حسابش نمی‌کنن! اصلا خودِ همینکه معترضین غالبا از قشر بالاتر از متوسط جامعه‌ن و نتونستند همراهی قشر متوسط و ضعیف جامعه رو در اعتراضات جلب کنن خیلی چیزا رو نشون میده. وگرنه اون قشری که بیشترین فشار معیشتی رو تحمل می‌کنه باید وسط میدون می‌بود که نیست.

آمیرزا جان، میبینین کوری و کری رو ...

نه میبینن، نه میشنون و ... نه فکر میکنن و کورکورانه تعصب باطلی رو دنبال میکنن و جز فحاشی و حذف و تکفیر چیزی ندارند، عین داعشی ها، عین منافقین، و عین مدعیان آزادی و حقوق بشر قاتل و جانی!

ما هم از خنده ترکیدیم