یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟"  گونه!!!
طبقه بندی موضوعی

مُهم. فوری. جالب.شگفت‌انگیز و جدید

يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۲۲ ب.ظ

سلام قصد دارم یک گردهمایی دیگه ایجاد کنم. و البته این بار هم باز به پیشنهاد یک دوست عزیزه.

دفعه پیش درمورد پیاده روی اربعین یه دورهمی راه انداختیم که به منِ حقیر خیلی خوش گذشت. امیدوارم شما هم همینطور بوده باشید.

این بار اما با تجربه‌ی بهتر میخوام یه دورهمی دیگه ایجاد کنم.

و چشم انتظار قلم توانمند شما و نحوه‌ی روایت شما خواهیم بود.

امروز یک شنبه نهم آذر ماه 1399 ست(؟) و سه‌شنبه موضوع رو مطرح میکنم.

چرا همین الان نمیگم؟

چون میخوام از شما خواهش کنم به دوستانی که بنده رو همراهی نمیکنن اطلاع بدید روز سه‌شنبه، بعد از غروب بنده رو رصد کنن تا همگی با هم، موضوع رو بخوانیم و کسی از دیگری عقب نمونه و گِله ای در کار نباشه مثل قبل :)

فقط انقدر بگم که زمان ارسال آثارتون واقعا محدوده. برای همین انتظار دارم روز سه‌شنبه بعد از اذان مغرب، برای لحظه ی کوتاهی هم که شده وبلاگتون رو باز کنید و اینجا رو بخوانید.

انشالله اگر مثل اربعین بانی‌ای هم پیدا بشه، جوایز نقدی تقدیم خواهد شد...

و یه چیز دیگه اینکه مثل پیاده‌روی اربعین نیست که بعضی ها توفیق پیدا نکرده باشند و نرفته باشند. در این موضوع همه میتونن مشارکت کنند.

فعلا همین. برای سلامتی همه ی شما دوستان بلاگر و خانواده هاتون دعا میکنم و از خدا میخوام همیشه لبخند رو لبتون باشه.

پس قرارمون سه‌شنبه بعد از اذان مغرب به صرفِ... 

به صرف چیه دیگه...؟:))


عزت زیاد.


موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۰۹
مهدی فعله‌ گری

پویش

چالش_وبلاگی

نظرات  (۱۴)

خنک ترین و بی خودترین پستی بود که ازت خونده بودم 

پاسخ:
عیب نداره :)

سلام 

به به بلاخره اومدین :)

اتفاقا دیشب با دوستان  ذکر خیرتون بود :)

 

 

 

+

یاد داستان واقعه غدیر افتادم با این پست تون :))

 

فقط با همین جمله تون که در ادامه به کامنتم ایشالا اضافه میشه :)

این جمله :


 چون میخوام از شما خواهش کنم به دوستانی که بنده رو همراهی نمیکنن اطلاع بدید روز سه‌شنبه، بعد از غروب بنده رو رصد کنن تا همگی با هم، موضوع رو بخوانیم و کسی از دیگری عقب نمونه

پاسخ:
سلام متوجه اصل منظورت نشدم واران
۰۹ آذر ۹۹ ، ۱۸:۲۸ آقای مهربان

سلام 

پس دنبالِ دنبال کننده ی بیشتری ... هومممم ... [عینک دودی ]

پاسخ:
سلامم....دقیقا :))

بابا حوصله م سررفته 

چهار تا پست بذاریدخوب

همتون خفه خون گرفتید چرا؟ :/

پاسخ:
ببین هوا سرده. یه عده الان یا زیر پتو خوابیدن یه عده هم دارن دنبال دونه میگردن که زمستون گشنه نمونن. یه عده هم که حقوق بگیرن و خفه خون گرفتن:))))
اصلا کامنتاتو میبینم جدیداً خنده م میگیره D: 

تو واقعه غدیر میگن حاضران به غایبان بگین اون رو خوندین ؟

میگم با توجه با اون دو خطی که نوشتین یاد این قسمت واقعه غدیر افتادم :)

 

+

حالا اگرم متوجه نشدین بیخیال :)

مهم اینکه ما سه شنبه اگر عمری بود اینجا بیایم و بخونین مطلب شما رو و اگر تونستیم تو برنامه تون مشارکت کنیم اگر خدا بخواهد:)

 

 

 

پاسخ:
ان‌شاءالله

عموی مهربانی داشتیم که گاهی پستای باحال می‌نوشت و گاهی لطف می‌کرد و بهمون سر می‌زد. اما الان دیگه کم‌التفات شدن در هر دو جبهه. شما را چه شده است ای شیخ؟

پاسخ:
اتفاقا در هر دو جبهه حواسمان به شما هست.
اول اینکه اگر کسی شما رو نخونه و بهت سر نزنه، انگار که عمرش به فناست....
دوما ..
دوما نداره راستش D:

سلام میرزا:)

چقد کم پیدایید:)

انگار خودم خیلی بودم:/

 

خوشحالم بازم پست گذاشتید ویه دورهمی درراه:)

 

کامنت اقای مهربان:))

 

 

پاسخ:
سلام دختر گلم
ممنونم از لطفت... آقای مهربان همیشه به بنده لطف دارن :))

ولی راستش جوابای تو منو نمی خندونه مخصوصا اونجاش که گفتی یه عده زیر پتو هستن 

چون هر ردز خدا یر صبح از زیر پتو باید بلند شم برم سرکار و چون خیلی زورم میادهر روز دیر می رسم :|

پاسخ:
من فکر میکردم حقوق بگیری...
نه مثل م ا که زمین رو میجوریم دنبال دونه و نه مثل اونا که زیر پتو خُسبیدن. 
بگذریم...

۱۰ آذر ۹۹ ، ۱۸:۵۴ بهارنارنج :)

فکر کردم واقعا قراره بریم دورهمی😐

پاسخ:
تو این سرما؟ :|
۱۰ آذر ۹۹ ، ۲۱:۲۰ کیمیا مهاجر (پرستوی عاشقِ سابق)

سلام

حیف که واقعا فراغت نوشتن رو ندارم

ممنون بابت این گردهمایی ها

ان شاءالله موفق باشید

پاسخ:
سلام 
ممنونم. همیشه روبه‌راه باشید
۱۱ آذر ۹۹ ، ۰۰:۲۶ سکوت شلوغ

سلام

شام هم میدین؟؟ 

پاسخ:
سلام. نه :)

باشه خدا را شکر. 

راضی شدی؟ 

۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۳:۱۷ علیرضا گلرنگیان

سلام جناب میرزا

میشه همین حالا، درگوشی بگید موضوع انشا چیه تا کمی روش فکر کنم؟!

آخه من عادت داشتم که شب قبل از زنگ نگارش، انشام رو آماده کنم!

خوب چی شد؟ سه شنبه ی هفته ی دیگه را می گفتی؟ 

پاسخ:
نخیر وبلاگم رو باز کن میبینیش دیروز ارسال کردم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی