یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟"  گونه!!!
طبقه بندی موضوعی

دادخواست طلاق

چهارشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۲۸ ق.ظ

ریاست محترم دادگاه خانواده

 با سلام و تقدیم احترام احتراما به استحضار می‌رساند

 موکل به موجب سند ازدواج که تصویر آن به پیوست دادخواست تقدیم گردیده در تاریخ معلوم ازدواج نموده که حاصلی دربرنداشته است؛ بنا به اظهارات موکل دلایل طلاق به این شرح است: 

1- عدم آشنایی زوج با فضای اینستا حتی در حد ارسال عکس‌های خصوصی و طرح سؤالات بسیار که در نهایت منجر به پرت کردن گوشی و آسفالت شدن ذوق زوجه می‌شود؛ این در حالی است که بنا به اظهارات زوجه از جشن عروسی خودشان هیچ فیلم و عکسی نداشته و زوج ادعا می‌کند اصلاً در آن زمان دوربین اختراع نشده بود که عکس و فیلم داشته باشند. 

2- رفتار شنیع زوج در شکنجه همسر با استفاده از درخواست شام، در حالی که زوجه در رژیم است، منجر به تنفر زوجه گردیده تا حدی که چند کیلو همین طوری وزن کم کرده‌اند. 

3- عدم توجه به نیازهای عاطفی زوجه از قبیل تعریف نکردن از خال کاشته شده در سمت چپ لب، برداشتن ابرو، رنگِ موی جدید، رنگِ لاکِ متفاوت ، تحمل زندگی را برای موکل سخت نموده و این بی‌توجهی به قدری شدید است که بعد از عمل جراحی بینی و فک، زوج ادعا کرده که همسرش را نمی‌شناسد و با جیغ از دست او متواری شده است.

 4- ذخیره شدن اسم زوجه به نام اصلی درگوشی همسر در حالیکه خود زوجه اسم خودش را فراموش کرده و عادت داشت به او "عچقم" گفته شود؛ این موضوع موجب تنفر شدید زوجه گردیده و زندگی با وی را غیرقابل تحمل ساخته به نحوی که حاضر است با بذل 5 سکه از 1914 سکه مهریه‌اش، خود را مطلقه نماید.

 نظر به مراتب فوق، رسیدگی و صدور حکم شایسته مبنی بر طلاق مورد تمنا می‌باشد.[-]


این هم به مناسبت روز بزرگداشت حضرتِ حکیم، ابوالقاســــــــــــم فردوسی



در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود وز آن ، کشور آزاد و آباد بود

چو مهر و وفا بود خود کیششان، گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده‌ی نابِ یزدانِ پاک، همه دل پر از مهرِ این آب و خاک

پدر در پدر آریایی نژاد، ز پشت فریدونِ نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود، گدایی در این بوم و بر، ننگ بود

کجا رفت آن دانش و هوش ما؟ که شد مهر میهن فراموش ما ؟
که انداخت آتش در این بوستان؟ کز آن سوخت جان و دلِ دوستان ؟

چه کردیم کین گونه گشتیم خوار ؟ خرد را فکندیم این سان ز کار؟
نبود این چنین کشور و دین ما. کجا رفت آیین دیرین ما ؟

به یزدان که این کشور آباد بود. همه جای، مردانِ آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت. کشاورز  خود خانه و مرز داشت

گرانمایه بود آنکه بودی دبیر. گرامی بد آنکس که بودی دلیر.
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت، نه بیگانه جایی در این خانه داشت.

از آنروز دشمن بما چیره گشت، که ما را روان و خِرد، تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد. که نان آورش مرد بیگانه شد.
****
چو ناکس به ده کد خدایی کند کشاورز باید گدایی کند ...!
موافقین ۸ مخالفین ۱ ۹۸/۰۲/۲۵

نظرات  (۱۰)

سلام 
اولش تعجب کردم ولی بعدش گفتم خب اینا حقیقت دیگه خصوصا ۱
پاسخ:
علیک سلام
هستا... دیدم که میگم
دو تا لینک زیریش رو زدم بخونم 


خاک بر سر پدر مادرها 
خاک بر سرشون 
بهتریناشونم درس خوندن رو یاد بچه میدن و نه زندگی کردن رو
پاسخ:
:|
داشتم فکر می کردم رو چه حسابی عدد 1914 رو مهریه قرار دادن! مثلاً عروس 14 سالش بوده و داماد 19 سال. قشنگ به شرح دادخواست هم می خوره سن هاشون!!!
پاسخ:
عجب هوشی داری...فقط تو میتونستی انقدر ریز بین باشی. یکی تو یکی خودش:))
بابا کارآگاه! بابا کُمیسر!
سلام

متاسفانه خیلی درسته و خیلی زندگی های سر همین چیزهای مشابه سطحی و احمقانه از بین رفته!

@پا ییز
این مدل حرف زدن اصلا درست نیست، نباید به پدر مادر ها توهین کرد، بذار ان شالله مادر بشی اون موقع متوجه میشی که همه چیز دست تو نیست!

پاسخ:
علیک سلام
آره واقعا میشه صد صفحه از این مدل بهونه ها جمع‌آوری کرد
پدر مادرهایی هستن که بچه رو تو هتل بزرگ می کنن کار یادشون نمیدن مهارت ارتباطی یادشون نمیدن 
نمی دونم 
اما یه عده از پدرمادرها هستن که بجای اینکه بچه رو تربیت کنن فکر می کنن اگه بچه رو تو رفاه کامل بذارن تکلیف خداییشونو انجام دادن 
بعد می فرستنشون مدرسه و اوووووو تو این سیستم آموزشی هر روز بدتر از دیروز الان هم که فقط بچه رو برای کنکور! آماده میکنن که شاید در آینده کار دار شه سر رشته تحصیلیش و اوضاعش به رفاه برسه 

ایییینننقدر دختر قرص خورده و خودزنی کرده هرررررر روز می بینم که نمی تونم بگم پدر مادرها مقصر نیستن 
بنظرم همه مقصرن 
خود بچه ها 
والدینشون 
آموزش پرورش 
و فرهنگ 
پاسخ:
اینطوری هم میشه نگاه کرد
فقط اونجاش که لطف کرده و میخواد 5 تا از n تا سکه مهریه رو ببخشه. :|
پاسخ:
آره:)) 
تجربه‌م میگه همین روزا برمیگردی
آقا منبع رو قدیما یه جور دیگه معرفی می کردن!
پاسخ:
میخواستم کسی نبیندش فکر کنن خودم نوشتم:D
به نگرفتن هدایا توجهی نکردید:)
ماه گرد عقدو روز گرد عروسی و تولد شمسی و قمری و میلادی
و روز اشنایی و روز ازمایش عقد و روزی که برای اولین بار بهم خندیدن و الی اخر
که اقا هیچ کدوم از این تاریخ و رو نمیدونسته
پاسخ:
:)) آقا بدبخت صبح تا شام داره سگ‌دو میزنه که یه لقمه نون در بیاره. من که اینطوریَم. حالا شاید بعضیا هم پیدا بشن روزی هشت ساعت کار کفاف زندگیشونو بده و بتونن به این چیزا بپردازن. مملکته داریم؟:D
ولی جدا از شوخی دوتاذمناسیت و هیچوقت یادتون نره تولد خانمتون و سالگرد ازدواجتون مبادا دست خالی برید خونه اون شب
حتی شده نیم کیلو شیرینی مورد علاقش و بگبرید حتی شده از پارک گل بچینید تو اوج بی پولی اگر پولی هم بود که هدیه بویرید
پاسخ:
چی میگی آلاء؟
من حتی شماره موبایلش هم حفظم... و میدونم چند سالشه و وقتی تو خیابون میبینمش میشناسمش...
:))
خارج از شوخی: مگه میشه فردیو که دوستش دارم و عاشقشم، ندونم اتفاقای مهم زندگیش کِیه و چه وقتیه؟ البته مهمتر از من تو زندگیش اتفاقی وجود نداره ولی خوب ....:D
ممنون 
1- از این "دیدم که میگم" یاد لحن مهران مدیدری تو دورهمی افتادم.
2- چه شد که به این روز افتادیم؟
پاسخ:
دستمون خط خورد مهندس. خط خورد که اینطور شد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی