یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!!

یک مهدی فعله‌گریِ معمولی و از رده خارج

یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟"  گونه!!!
طبقه بندی موضوعی

اِستوری بُرد

يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۳ ق.ظ

آرم پخشِ زنده، زیرِ لوگوی شبکه یکِ سیما.

روز- خارجی- راهپیماییِ معترضانِ آشوب‌نَگَر به راهپیماییِ معترضانِ آشوب‌،گر

توضیح : مدیوم کلوزآپ (M.CU) (یعنی یه چیزی شبیه قابِ بالا) از مردی که فرزندش را در آغوش گرفته؛ فرزند در خوابْ هفت پادشاه را میبینید و خروپف میکند و هر از گاهی از بینی‌اَش یک حُباب بیرون می‌آید و میترکد. میکروفن رو به پدرِ آن فرزندی که در خوابْ، طاغوتیان را میبیند، و حبابهایشان را میترکاند، از سمتِ چپِ کادر وارد میشود.

صدای گزارشگرِ با انرژی، طوری که انگار دویده و تازه متوقف شده و ایستاده: سلام آقا برای چی آمدید اینجا؟

پدرِ آن بچه که در خواب...(با لهجه ی خوشمزه ی یکی از اقوامِ خوشمزه ترِ ایرانی،: اومدم قدم بزنم. خرید هم دارم.

صدا: نه . منظورم اینه که الان امروز چه روزیه؟

پدرِ آن بچه که....(با لهجه ی....کمی فکر کرد) : فکر کنم شنبـــ....

صدا: اومدید برای راهپیمایی، درسته؟

پدرِ بچهه: آره آره آهان. بله آره. (اشاره به طفلی که بازوی پدرش را با حباب ها خیس کرده بود میکند) آوردمش اولین راهپیماییِ زندگیش تا شعار بده بگه مرگ‌بر‌آمریکا.

صدا: پس این نسل قراره بزرگ بشن و مشتی بشن تو دهن آمریکا . درسته؟

پدر: (با تعجب) اینا؟ بله بله...

جامپ کات ، برش پرشی ( Jump Cut )

روز- داخلی- استودیو خبر

آقای حیاتی رو به دوربین: سخنگوی دولت.......

تمام/.


+صفر: میدونم مطلبِ بی روحی بود. خودم میدونم. بلدم. :)

+یک: اول اینکه این یه مزاح بود با اون بابایی که بچه ی خوابش رو نشون داد و گفت اولین باره که آوردمش راهپیمایی و داره میگه اللهُ‌اکبر. و میگه مرگ‌بر‌آمریکا.

+دو: گزارشهای اخبار پخش زنده نیستن خودم میدونم ایراد نگیرید.

+سه: خواستم ارزش مطلب رو با حضور آقای حیاتی، حیاتی‌تر کنم

+چهار: این مطلب هیچگونه بی احترامی و توهین به هیچیک از سرانِ سه قوه، رییس مصلحت نظام، سخنگوی دولت، پادشاهان طاغوتی، آمریکا و غیره و ذلک نیست. پس لطفا دیگه به خارمادر ما اهانت نکنید(نظر به این پست)

+پنج: طراحیم اصلا خوب نیست و کلا طراحی نمیکنم. یه چیز مزخرف کشیدم و بعد دیدم بد شده مچاله کردم و بعد که پشیمون شدم و سعی کردم اتوش کنم، جر  خورد و اصلا یه وضعی، به بزرگواریتون ببخشید. ایراد از دستِ منه به گیرنده هاتون دست نزنید.

+شش: به تعدادِ انگشتانِ دستِ راستم آقا، و انگشتانِ دستِ چپم خانم، در این بلاگ، دوستانی پیدا کردم که ارزششون از هرچیز باارزشِ دیگری، باارزش‌تره. تو فکر بودم اگر واقعا نت قطع بشه و به جز دو نفرِ انگشتانِ دست چپم و سه نفرِ انگشتانِ دستِ راستم که شماره هاشونو دارم، در فراقِ بقیه چه کنم که وصل شد. الان که خوب فکر کردم دیدم به تعداد انگشتانِ دستِ چپم آقا و دستِ راستم خانم. نه

همون دستِ راستم آقا. 

یا چپم. نمیدونم.  حالا چه فرقی داره؟ 

 

 داداش! تو مالِ اون دستی، تو اون دست چی کار میکنی؟ عه


موافقین ۱۶ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۰۳
میرزا مهدی

جهل

عکس_بازی

چُت_مغزی

نظرات  (۲۷)

خودت چند روزه نیستی، گردن قطعی نت ننداز 

وبلاگ قطع نبود 

 

 

این چند روز یادتون بودم. خوبی? 

پاسخ:
دیروز که همه جا قطع بود برا ما. "دات آی آر" و "دات کام "و "اُ آر جی" و همه چی....گفتم دیگه تموم شد بریم سراغ کتابای نخونده
دستت درد نکنه خودم که خودمو یادم رفته لااقل شما به یادم باشید:)

جدی? 

خوب دیروز میشه یک روز 

فرافکنی نکن :/ 

مرگ بگیرن که قطعی به این حد رسیده _ آمریکا رو میگم_ 

پاسخ:
:)) آمریکا و منافقیان و کفار... مرگ بر اسرائیل..
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۰:۰۹ رحیم فلاحتی

از همه باحال تر اون بادکنک ها بود . میرزا کاش به رنگش هم اشاره می کردی :))

پاسخ:
دیدی؟ دیدی شما هم اون خبر و گزارش رو ؟:))

میرزا تا منو نبری توو دست راستت و یکی رو جا به جا نکنی با دست جپت من ناراحت میشم:))

نقاشی خیلی خوب بود. پستم خدایی روح داشت توو سر مال نزن میرزا. 

به قول دوستمون میرزا خودت نبودی ماها همه دور هم توو وبلاگ ها داشتیم سبزی پاک میکردیم :/

پاسخ:
آره اتفاقا سبزی پاک کردن شما هم دیدم. "ماسال" خوش گذشت؟ D:
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۰:۴۱ گمـــــــشده :)

برا ما هنوز وصل نشده

پاسخ:
مگه برای ما که وصل شده چه خاکی باهاش تو سرمون میریزیم؟
وصل میشه.
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۰:۵۰ گمـــــــشده :)

شما رو نمی دونم چه خاکی به سر میریزین ولی من ۳_۴ گیگ انیمه ژاپنی دانلود می کنم و غرق میشم داخل اونا..از این بیرون بهتره

پاسخ:
خوب حالا چرا میزنی؟ :|
ما خاکِ وطنی مریزیم و شما خاک ژاپنی...
ما انیمه های ژاپنی دانلود کن، ما عکسهای متنوع دارا و سارا.
فقط نزن ما رو...

۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۱:۰۱ صـــا لــحـــه

دیدید اینایی رو که لینک (با من ناشناس حرفتو بزن) رو تو بیو اینستاشون یا اینور اونور میذارن؟ کار زشتیه به نظرتون؟

یعنی مثلا اگر یک کسی آی‌دی پیامرسانش رو اینجا تو وبلاگش بذاره زشته؟

پاسخ:
متوجه منظورت نشدم 
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۱:۰۹ رحیم فلاحتی

نه متاسفانه :))

پاسخ:
:)))ای جان
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۱:۲۳ حـــــ ـمــیـد

سلام :) 

همه یه کم عقل بهشون رسیده و هر کس به اندازه‌ی عقلش مسئوله 

به نظرم این آقا از خیلیا جلوتره :)))

 

+ شوخی با مزه‌ای نبود 

+ منم تو مشتتون حساب کنید :) 

پاسخ:
سلام
+چرا شوخیِ خیلی با مزه ای بود D:
+ما خودمون همینطوری تو مشت ملتیم:))

مگه تلویزیون تماشا می کنید؟ یه ماهه تلپ شدم تو خونه و این اواخر به خاطر قطع بودن نت حاضر شدم سقف رو تماشا کنم ولی تلویزیون ایران و برنامه هاش رو نع!

دیروز ظهر تا آخرشب اینترنت کاشان وصل بود اما آخرشب تا الان کامل قطع بوده.

+ شش: یعنی ذهنیتمون رو هم زنونه مردونه کردن ها؟ چرا مذکر و مونث رو سوا می کنید برادر بسیجی؟

پاسخ:
آره دیگه. ما فقط اخبار نگاه میکنیم. چون فقط به اخبارش اعتماد داریم. 
اینترنت همه جا همینطوریه. قبل از وصلِ کامل یه عقب گرد میکنه و یهو مثل کِش ول میشه و آش همون آشو کاسه همون کاسه....
+شش: پس چی؟ میخواید تو هم بِلولید که چی؟ من مسئولیت قبول نمیکنم.... 

همین کارا رو می کنید که همه مجرد موندن دیگه. آدم چه جوری نیمه سقط شده اش رو پیدا کنه تو این جداسازی ها پس؟

پاسخ:
راستش جوابی ندارم D: 
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۲:۱۵ حـــــ ـمــیـد

حالا اگه میگفتم با مزه بود حتما میگفتین نه خیلیم بی روح بود بلد نیستی :/ :))

پاسخ:
دقیقا شک نکن :))

طراحی تون نسبت به خیلی ها خوبه. 

اون پرانتز باز با تعجب پرانتز بسته اینا! رو خیلی خوشم اومد. 

تا وقتی که بجای رسیدن به درد و مشکلات خودمون و حل کردنشون، همش دنبال مشت زدن توی دهن این و اونیم، خیلی طبیعیه که تو دهنی بخوریم.

پاسخ:
سلام اول اینکه همین الان خجالت کشیدم وقتی متوجه شدم یه نقاش اینجا رو دیده ... شرمسارم از اینکه به کاغذ و مدادِ طراحیِ شما دست درازی کردم D:
دوم: آره واقعا انتظار داشتم که جالب بشه برای همین اون پرانتز رو بُلدش کردم.
و سوم: اینکه قصد ندارم جناح بگیرم ولی وضعیتمون مثل مسابقه بوکس شده. یکی میزنیم یکی میخوریم. دوتا بزنیم دوتا میخوریم. یا باید ناک‌اوت کنیم، یا باید فقط گارد بگیریم و دفاع کنیم....بینابینی وجود نداره.

۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۲:۴۰ شارمین امیریان

سلام.

 داشته مرگ بر امریکا می گفته بچه. یهویی همون لحظه که دوربین اومده طرفش خوابش برده باباش متوجه نشده😳😉

پاسخ:
سلام یا شاید هم خودشو زده به خواب!!! بچه های امروزی....

نقاشی خیلی خوبه که :)) خیلی‌ها!

پاسخ:
D: دیگه شما که تایید کردی، قوت قلب گرفتم. برم رنگ روغن بخرم با بوم.
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۳:۰۵ بانوچـه ⠀

این طرح خودش کلی زحمت برات داشته و دردسر کشیدی سرش.

حقه که ازت تجلیل به عمل بیاد

حیفه واقعا

پاسخ:
راستش بعد از مچاله شدن، صاف کردنش بیشتر دردسر داشت. انقدر با دوتا کفِ دستم به دو طرف کشیدمش که پاره شد. در قسمتِ سرِ پدری که فرزندش در خواب سنگین فرو رفته و هفت پادشاه رو میبینه، مشهوده. است
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۳:۱۲ بانوچـه ⠀

خا بیا، میگم سختی کشیدی که.

پاسخ:
آره دیگه:))

یه تز بدم و از کادر خارج شم، اون بنده خدای بی ادبی که با خارومادر شما مشکل داره اگه این پست رو هم بخونه میاد توهم میزنه که غیرمستقیم از خلق الله شماره خواستی.😂😂

پاسخ:
:)
والله من 10 تا انگشت بیشتر ندارم.
مگر اینکه بخوام رو انگشتای پام حساب کنم که غیر ممکنه. چون دوستانِ من روی سَرَم جا دارن . نه کفِ پا.... نمیخوام خدا ذلیلش کنه ولی امیدوارم سرِ عقل بیاد

سلام:)

 

نقاشیتون خیلیم خوبه:)

خیلی خوشگله:)

 

نوشته هم مثل همیشه عالی بود:)

پاسخ:
سلام مچکرم.... نظرِ لطفته. مثل همیشه.

طراحیتون که خوبه چه اشکالی داره 

فقط باباهه خیلی داره بچه رو فشار میده سر و صورت بچه له شد 

معلومه میرزاا عصبانی بودید موقع کشیدنش 

 

پاسخ:
مثلا من یک طراحِ خیلی بزرگی هستم که میگم:
نه ببینید! من قصدم این بود که بگم بچه داره واقعا خوابِ هفت پادشاهو میبینه و انقدر خوابش عمیقه، بدنش لمس شده و داره سُر میخوره از لا دستِ باباش بیفته پایین که بابائه به زور و سختی و با چنگ و دندون نگهش داشته. شما صورتِ بابائه(هه) رو نمی بینی. با دندوناش شونه ی اونوریه بچه رو گرفته.D:

والله دو سه تا پسته نمیفهمم دقیقا چی مینویسی ولی طراحیه خوب بود که ! 

پاسخ:
اول اینکه چرا قَسَم میخوری؟ همینطوری هم حرفتو باور میکردم.
دوم اینکه تمنا دارم سعی کن بفهمی چی مینویسم. کامل که دستگیرت شد، به منم بفهمون. چون خودم هم توش موندم
سوم اینکه نظرِ لطفته...:)

سعی کنم بفهمم بعدش بهت بفهمونم !! دهنت هلو برادر :) 

پاسخ:
معمولا بعضیا با کلمه فهم و نفهمیدن و فهموندن و از این قبیل هم خانواده ها خوششون نمیاد و ترجیح میدن با توجه و متوجه نشدم و متوجه نمیشم و متوجه نشدی و توجه نکردی و توجه نداری و ...... جابجاش کنن. امیدوارم شما از اون دستْ نباشید.
من  کلا هلو،م (اَم)  :))

نه بابا فهمیدم چی میگی فقط خنده‌دار بود

پاسخ:
D: 
:)
۰۴ آذر ۹۸ ، ۲۳:۴۲ لبخند ماه

من فکر کنم از بس مرگ بر آمریکا گفته خوابش برده اون بچه هه😂😂

من که این گزارش رو ندیدم ولی گزارش شما رو دیدیم🙄 ازتون راضیم خوب گزارش گرفتین..

 

نت وصل نمیشد ما از شما ادرس پستی داشتیم. یادتونه که😉 پنت هوس طبقه ی سی و چهارم. آسانسورتون هم خراب بود درست شده؟😉

پاسخ:
سلام در دستِ اقدامهD:

بسم الله

سلام 

بندخ خدا پدر بچه معلوم بود خودشم دلش میخواد مدل بچه راهپیمایی کنه و یه مشتی بشه برای دهن اینده امریکا ولی خب درگیر حباب بازی شده بود و افتاده بود وسط مسیر راهپیمایی ..‌

پاسخ:
سلام:)) میخواسته بره ماست بخره بیچاره
۰۵ آذر ۹۸ ، ۱۲:۳۶ پیمان کرامتی

به نظرم هنوز داریم فکرمیکنیم که پایان فصل سریالمون چجوری باشه

درحالی که ما یک‌موصوع تکراری بودیم‌برای خدا که صلاح دیده نشد سریال بشیم

این شد که شدیم پایه نگهدارنده نور

اونم برای مستند حیات وحش برای خردسالان زیر دوسال

امیدوارم نسل بعد حداقل سریال خودشون داشته باشن..پایان خوش هم‌کلا سری چند

Very nice post. I simρly stumbleԀ uрon yⲟur
blog and wished tօ say that I have really enjoyed browsing youг weЬlog p᧐sts.
In any case I will be subscribing on yoսr feed and I hope you writе
aɡain very ѕoon!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">